معاون حقوقي وزارت صنايع:
موانع رشد صنعت در سال "جهاد اقتصادي " بيشتر شده است
خبرگزاري فارس: معاون حقوقي و پارلماني وزارت صنايع با اشاره به افزايش نرخ رسمي ارز طي روزهاي اخير گفت: موانع رشد بخش صنعت در سال "جهاد اقتصادي " بيشتر شده است.
به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، ايرج نديمي صبح امروز در يك نشست خبري اظهار داشت: در سال جاري برخلاف انتظار و با وجود اينكه امسال به نام "سال جهاد اقتصادي " نامگذاري شده، در رابطه با تأمين مالي ارزي و ريالي بخش صنعت موانع بيشتر از قبل شده است.
وي تصريح كرد: اين در حالي است كه با وجود نامگذاري امسال، انتظار ميرود سرعت بيشتري در اشتغالزايي و توسعه بخش صنعت و معدن شاهد باشيم.
نديمي با بيان اينكه بسياري از صنعتگران در استانها از كندي اعطاي تسهيلات بانكي گلايهمندند، گفت: تأخير در راهاندازي صندوق توسعه ملي نيز باعث ايجاد تأخير در تحقق سهم 18 ميليارد دلاري بخش صنعت از اين صندوق شده است.
وي با اشاره به تأثير تحريمها در تأمين مالي پروژههاي صنعتي افزود: نرخ ارز نيز از نقش مهمي در توسعه صنعتي و معدني كشور برخوردار است و اين در حالي است كه صنعت ايران به كشورهاي ديگر وابسته است و به همين دليل نقش ارز در اقتصاد صنعتي و معدني كشور مهم است.
* اجراي هدفمندي چند هزار ميليارد تومان از جيب صنعتگران خارج كرد
به گفته نديمي، نحوه تصميمگيري در مورد سود سپردهها، قيمت ارز و تأمين ارز آثاري را در بخش صنعت به همراه داشته است و علاوه بر اين، با اجراي طرح هدفمندي يارانهها چند هزار ميليارد تومان از جيب صنعتگران خارج شده و در همين حال، نوسانات نرخ ارز نيز به ضرر توليدكنندگان شده است.
وي تصريح كرد: با شرايط فعلي نميتوان مانند سال قبل در عرصه اقتصادي پيشرفت كرد و اگر قرار است اشتغال ايجاد شده در كشور دو برابر سال گذشته باشد و شعار "جهاد اقتصادي " تحقق پيدا كند بايد جهتدهي مناسبي به منابع مالي داده شود.
نديمي تصريح كرد: در حال حاضر بروكراسي موجود در صدور برخي مجوزها اجازه نميدهد كه شعار "جهاد اقتصادي " در كشور محقق شود.
وي تصريح كرد: در حال حاضر تأمين مالي، سرمايه در گردش، معوقات بانكي، استمهال بدهيها، قيمت ارز و گشايش اسناد اعتباري، مالياتها، گمرك، تأمين اجتماعي، قانون كار و برخي مشكلات مربوط به شهركهاي صنعتي به عنوان مهمترين مشكلات صنعتگران و معدنكاران كشور مطرح هستند.
* فعاليت طولاني مدت سرپرست ايميدور به دليل طي شدن پروسه ادغام
نديمي در ادامه در پاسخ به سوال فارس در خصوص دليل طولاني شدن سرپرستي سميعينژاد در سازمان توسعه معادن اظهار داشت: سميعينژاد اصرار ندارد كه در 2 جا به طور همزمان مشغول فعاليت باشد بلكه خواستار فعاليت در يكجا است.
وي تصريح كرد: نه وزارت صنايع اصراري بر اين كار دارد و نه خود سميعينژاد ولي با انتساب سرپرست وزارت صنايع، غضنفري اعلام كرد كه تا زمان تعيين تكليف ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني تغييرات مديريتي حداقل خواهد بود.
وي با بيان اينكه تغييرات اتفاق افتاده در سطح وزارت صنايع در حد دفاتر بوده است،گفت: سقف زماني براي سرپرستي در سازمانهاي توسعهاي تعريف نشده و اگر روند قبلي در وزارت صنايع حاكم بود، سميعينژاد همچنان در 2 سمت باقي نميماند و تكليف سازمان توسعه معادن نيز مشخص ميشد.
نديمي با بيان اينكه قرار نبود زمان سرپرستي در ايميدرو اينقدر طولاني باشد، گفت: از لحاظ قانوني يا غير قانوني بودن انتصاب وي به عنوان سرپرست ايميدرو در حالي كه مديرعامل شركت فولاد مباركه (طرف قرارداد ايميدور) است، نميتوان به صراحت صحبت كرد هر چند از طرف سازمان بازرسي و ديوان محاسبات نيز بحثهايي مطرح شده است.
وي تأكيد كرد: وضعيت سازمانهاي توسعهاي وزارت صنايع توسط هيئت مديره اين سازمانها و همچنين وزارتخانه رصد ميشود و شوراي معاونين نيز بخش عمدهاي از وقت خود را براي اين كار صرف ميكند.
* تحقق 18 درصد از سهم 30 درصدي صنعت از درآمد هدفمندي
معاون حقوقي و پارلماني وزارت صنايع با تشريح برخي مشكلات صنعتگران به دليل اجراي طرح هدفمندي يارانهها گفت: از سهم 30 درصدي صنايع از درآمد حاصل از هدفمندي يارانه تنها 18 درصد به اين بخش اختصاص داده شد است.
وي تأخير در بودجهريزي بخش صنعت، تحريمها و همچنين ادغام وزارت صنايع و بازرگاني را از ديگر مواردي عنوان كرد كه مشكلاتي را براي بخش صنعت و معدن كشور ايجاد كرده است.
* حذف ماده 53 قانون برنامه پنجم در مورد ادغام وزارتخانهها امكان پذير است
نديمي در ادامه در خصوص وضعيت تدوين لايحه ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني نيز گفت: نتيجه ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن نشان داد كه به طور كامل در شرح وظايف وزارتخانه جديد ورود نشده و مسئول وزارتخانه جديد ميتواند در فرصت پيش رو برنامه كاملي را براي اين وزارتخانه تعريف كند.
وي افزود: تهيه شرح وظايف وزارتخانه جديد حاصل از ادغام راه و مسكن حدود 6 ماه طول ميكشد و در مورد وزارتخانههاي ديگر نيز هنوز لايحهاي توسط دولت اعلام نشده است.
وي تصريح كرد: شايد دولت منتظر نتيجه ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن است.
نديمي با اشاره به تهيه طرحي از سوي 200 نماينده مجلس براي تأخير در ادغام وزارتخانهها گفت: با نشستي كه امروز بين رؤساي قوه مجريه و مقننه برگزار ميشود احتمالاً موضوع ادغام با توجه به اينكه زمان سرپرستي وزاري فعلي محدود است، تعيين تكليف خواهد شد.
وي افزود: در صورتي كه روند فعلي ادامه داشته باشد وزير پيشنهادي وزارتخانههاي جديد پس از دريافت رأي اعتماد از مجلس طي چند ماه برنامه خود را ارائه خواهند كرد.
به گفته نديمي، مجلس هنوز استراتژي خود را در مورد تقدم يا تأخر ادغامها اعلام نكرده است.
وي پيشبيني كرد مجلس از اجراي اصل قانون در مورد ادغام وزارتخانهها تغيير رويه ندهد، هر چند كه امكان حذف ماده 53 قانون نيز براي مجلس فراهم است.
وي پيشبيني كرد طي يك ماه آينده تكليف وزارتخانههاي ادغامي مشخص شود.
* لايحه ادغام وزارتخانهها هنوز به امضاي معاون رئيس جمهور نرسيده است
معاون پارلماني وزارت صنايع در پاسخ به سؤال فارس در اين مورد كه با توجه به رد فوريت لايحه يك مادهاي ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن در مجلس، آيا پيشبيني نميكنيد ماده واحده ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني نيز مورد پذيرش مجلس قرار نگيرد؟ اظهار داشت: مجلس بايد جهتگيري نهايي خود را با ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن اعلام كند و در اين مورد 2 راه بيشتر وجود ندارد يا اينكه طرح تصويب ميشود و يا در نحوه ادغام، روش مشخصي اعلام ميشود.
وي با بيان اينكه در اين مورد علامت مصوبي از مجلس نداريم، گفت: مجلس با نوع تصويبش در مورد ادغام وزارتخانههاي راه و مسكن، روش كار را براي ساير وزارتخانهها نيز اعلام ميكند.
نديمي با بيان اينكه لايحه ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني توسط اين دو وزارتخانه به اتمام رسيده است، گفت: اين لايحه بايد به امضاي معاونت منابع انساني رياست جمهوري برسد و پس از آن به هيئت دولت ارائه شود.
وي افزود: تا زماني كه لايحه ادغام از كميسيون ذيربط دولت بگذرد و به هيئت وزيران برسد نميتوان گفت چه تغييراتي را شامل ميشود و يا اينكه به صورت ماده واحده در ميآيد و يا يك لايحه مفصل.
وي ادامه داد: لايحه ادغام وزارتخانههاي صنايع و بازرگاني ابتدا بايد توسط كميسيون زيربنايي دولت به تصويب برسد و بعد در اختيار هيئت دولت قرار گيرد.
به گفته نديمي، اين لايحه هنوز به امضاي معاون منابع انساني رياست جمهوري نرسيده است كه بخشي از اين تأخير به دليل بحثهاي مطرح در مورد روش ادغام وزارتخانهها است.
* بانك مركزي از وزارت صنايع شكايتي نكرده است
معاون پارلماني وزارت صنايع در واكنش به وجود برخي اختلاف نظرها بين وزارت صنايع و بانك مركزي در مورد نرخ رشد بخش صنعت و بحثهاي مطرح شده از سوي رئيس كل بانك مركزي مبني بر اينكه از دستگاههايي كه آمار اين مركز را زير سؤال ميبرند شكايت خواهد كرد، گفت: مركز آمار و بانك مركزي به عنوان مراكز رسمي و قانوني آماري كشور شناخته شدهاند اما آمارهاي ما نيز آمارهاي قطعي است.
وي ادامه داد: آن دسته از آمارهايي كه قبل از قطعيت آماري اعلام ميشوند چون تناقضي با آمارهاي رسمي ندارند، موجب شكايت بانك مركزي نيز نميشوند.
نديمي افزود: شاخصهاي بانك مركزي متناسباً اعلام ميشود، مثلاً در مورد اشتغال ميتوان از 2 ساعت تا هر روز را به عنوان مبنا مد نظر قرار داد كه بانك مركزي بايد پارامترهاي خود را اعلام كند.
وي ادامه داد: در صورتي كه وزارت صنايع بر اساس پارامترهاي متفاوت از بانك مركزي نرخ رشد صنعت را اعلام كرده باشد، مشكلي نيست ولي اگر بر اساس همان پارامترها، آمارهاي بانك مركزي را تكذيب كند اين مسئله ميتواند مورد بررسي قرار گيرد.
معاون حقوقي وزارت صنايع تأكيد كرد: از بانك مركزي تاكنون شكايتي در اين مورد به معاونت حقوقي وزارت صنايع نرسيده است.
* اجراي هزار و 843 طرح صنعتي در قالب طرح آمايش
نديمي در پايان از برنامهريزي براي اجراي هزار و 843 طرح صنعتي و معدني در قالب طرح آمايش با اعتبار 113 هزار ميليارد ريال خبر داد و گفت: از اين تعداد، 860 طرح مصوب شده، قرارداد 510 طرح منعقد شده و منابع مالي 386 طرح نيز به طور كامل پرداخت شده است.
وي با بيان اينكه در طول هفته صنعت و معدن 464 طرح در استان ها اجرايي خواهد شد، افزود: اشتغالزايي اين طرحها 19 هزار و 35 مورد پيشبيني و ارزش ريالي طرحها نيز 287 هزار ميليارد ريال برآورد ميشود.
به گفته وي، ارزش ارزي اين طرحها نيز 681 ميليون دلار تعيين شده است.
رئيس كل بيمه مركزي تشريح كرد:
اهداف و چشمانداز صنعت بيمه در سال جهاد اقتصادي
خبرگزاري فارس: رئيس كل بيمه مركزي با اشاره به اهداف و چشمانداز اين صنعت در سال جاري گفت: در پايان برنامه پنجم ضريب نفوذ صنعت بيمه كشور از متوسط جهاني بالاتر خواهد بود.
به گزارش خبرنگار اقتصادي باشگاه خبري فارس «توانا»، جواد فرشباف ماهريان امروز در همايش آموزش تخصصي مديران شعب صنعت بيمه سراسر كشور ضمن بيان اين مطلب كه صنعت بيمه در برنامه تحول خود اهداف بلندمدتي را طراحي كرده اظهار داشت: در زمان تدوين برنامه تحول ضريب نفوذ بيمه 1.3 درصد بود كه در سال 89 اين ضريب را به 1.5 درصد رساندهايم. البته براي انتهاي برنامه پنجم توسعه اميدواريم ضريب نفوذ 2 درصدي صنعت بيمه را شاهد باشيم.
وي ضمن تاكيد بر اينكه در انتهاي برنامه پنجم ضريب نفوذ صنعت بيمه كشور از متوسط جهاني بالاتر خواهد بود گفت: در زمان آغاز برنامه سهم بخش خصوصي 22.5 بود كه به دنبال آن هستيم اين سهم را به 70 تا 75 درصد برسانيم.
وي با اشاره به اينكه لازمه محقق شدن اين امر گسترش حق بيمهها و محدوديت بخش خصوصي در سهم 25 درصدي است افزود: به استثناي بيمه درمان و شخص ثالث كه بيشتر ضريب نفوذ كشور را به خود اختصاص داده است ساير رشتههاي بيمهاي 10 و حداكثر 15 درصد توسعه پيدا نكردند در حالي كه سرزمين ايران با توجه به توانمنديهاي داخلي خود بايد ضريب پوششي بيشتري را شاهد باشد.
وي ضمن بيان اين مطلب كه دستاندركاران صنعت بيمه بايد بازار وسيعي را براي رشتههاي مختلف بيمهاي به وجود آورند گفت: اعمال مديريت ريسك در شركتها و رعايت اصول رقابت در بازار و رعايت اخلاق حرفهگري در صنعت بيمه توسعه اين صنعت را در آينده به وجود خواهد آورد.
رئيس كل بيمه مركزي معتقد است به كارگيري دانش فني و حرفهاي به روز و گسترش فعاليتهاي بيمهگري ميتواند در بلندمدت صنعت بيمه را به اهداف از پيش تعيين شده خود برساند. البته بايد عدالت در خدمات بيمهاي محور قرار گيرد.
وي با اظهار تاسف از اينكه توزيع رشتههاي مختلف بيمهاي فقط در تهران و برخي از شهرهاي كشور محدود شده است، گفت: لازمه رسيدن به اهداف بلند گسترش فعاليتها و ارايه خدمات مطلوب به سراسر كشور است.
رئيس كل بيمه مركزي با اشاره به اينكه صنعت بيمه بايد با تمام قوا و سازماندهي نيروهاي انساني خود فعاليتهاي بيمهاي خود را متمركز كند گفت: در اين چند سال با تغيير نگاهي كه در برنامه عملكرد خود به وجود آوردهايم و مديريت مناسب به دنبال تحقق برنامههاي از پيش تعيين شده هستيم.
فرشباف در ادامه گفت: بيمه مركزي با تمام قوا و امكانات و به طور جدي پيگير اجرايي شدن هر يك از اهداف كلان خود در صنعت بيمه است.
به گفته وي، زمينه فعاليت در صنعت بيمه به كلي پيشرفت كرده و در حال تغييرات اساسي است به صورتي كه دستاندركاران صنعت بيمه بايد خود را براي مواجهه با پيامدهاي مثبتي كه انتظار ميرود كليه شركتهاي بيمه و مديران شعب سراسر كشور را تحت تاثير قرار دهد آماده كند.
** آزادسازي تعرفهها؛ كاهش قيمتها
رئيس كل بيمه مركزي به آزادسازي تعرفهها اشاره كرد و اظهار داشت: با اجرا شدن اين برنامه صنعت بيمه 30 تا 40 درصد كاهش قيمتها را در رشتههاي بيمهاي شاهد بوديم كه احتمال ميرود پورتفوي حق بيمه شركتهاي بيمه تا حدود مناسبي در آينده افزايش يابد.
وي در ادامه تصريح كرد: 29 درصد توليد حق بيمهها در سال 89 نسبت به 88 نشان از آن دارد كه اقبال عمومي مردم نسبت به صنعت بيمه افزايش يافته و ضريب نفوذ اين صنعت هر روز در حال گسترش است كه البته به عقيده بنده اگر قيمتهاي مناسب به مردم عرضه شود اقبال عمومي بيشتر خواهد شد.
وي با اشاره به اينكه بيمه مركزي در برنامه تحول صنعت بيمه اصلاح آئيننامه 57 و اعطاي نمايندگي شركتهاي بيمه را صادر كرده است گفت: با توجه به تعاريفي كه از فعاليتهاي بيمهاي عنوان ميشود بيمه مركزي با گسترش مجوز فعاليتهاي شركتهاي بيمهاي خود از شروع برنامه كه 8 هزار و 500 نماينده فعاليت ميكردند تعداد آنها را به 2 هزار و 500 هزار رسانده است كه اين امر نشان از رشد حداقلي سه برابر اعطاي نمايندگي در صنعت بيمه است.
به گفته وي، افزايش اعطاي نمايندگيها در سطح كشور نشان از تقاضاهاي زياد جامعه براي انجام فعاليتهاي بيمهاي است؛ البته شركتهاي بيمهاي بايد در راستاي دريافت مجوز فعاليتهاي خود را در چارچوب استانداردها انجام دهند.
رئيس كل بيمه مركزي معتقد است رفتارهاي نمايندگان با مردم بايد مناسب با عدالت باشد تا ترغيب مردم به سمت خريد رشتههاي بيمهاي افزايش يابد.
وي در ادامه گفت: تغيير رويكرد به بازاريابي و حضور در فعاليتهاي اقتصادي، پويايي صنعت بيمه را به دنبال دارد اما متاسفانه به دليل آنكه شركتهاي بيمه بيشتر فعاليتهاي خود را متمركز در بيمه شخص ثالث ميكند اين امر تا حدودي تحقق نشده است.
به گفته وي، در حالي بحث توسعه بازار در صنعت بيمه مطرح ميشود كه 85 درصد از اين بازار بكر بوده و تقاضايي از جانب شركتهاي بيمه وجود ندارد.
** توسعه بازار اولويت اصلي صنعت بيمه در كشور
وي با اشاره به اينكه نمايندگان و شعب سراسر كشور بايد در توسعه بازار بيمهاي اقدامات موثري را انجام دهند گفت: البته بيمه مركزي نيز براي تحقق اين امر اقدامات موثري را انجام خواهد داد.
وي در ادامه افزود: اجراي صحيح و متناسب با قانون خاص بيمه مركزي است به طوري كه فعاليتهاي نمايندگي شركتهاي بيمه بايد به طور يكسان و مطابق با قانون انجام شود.
فرشباف به آزادسازي تعرفهها حتي در بيمه شخص ثالث اشاره كرد و گفت: در بيمه شخص ثالث بيمه مركزي قيمتهاي حداقلي را ارايه كرده است كه اين امر به مفهوم آزادسازي بيمه شخص ثالث است.
به گفته رئيس كل بيمه مركزي، رعايت مديريت ريسك و اصول مديريت بيمه مركزي از جمله اصول اين نهاد بيمهاي به شمار ميآيد.
وي به توسعه بيمه عمر كه از جمله اهداف ديگر بيمه مركزي در اين سال است اشاره كرد و گفت: با وجود افزايش مناسب حق بيمههاي عمر ولي تا به رقم 9 درصدي فاصله زيادي وجود دارد كه بيمه مركزي در صدد است با اصلاح آئيننامه اين رشته بيمهاي و تصويب آن در شوراي عالي بيمه اقدامات موثري را در توسعه آن انجام دهد.
وي ضمن تاكيد بر اينكه اين نهاد بيمهاي اصرار بر استقرار نظارت مالي، نظارت فني بر فعاليتهاي شركتها و نمايندگيهاي كل سراسر كشور دارد گفت: برخورد سليقهاي عدم توازن در استانهاي كشور از جمله عواملي است كه مانع توسعه رشتههاي بيمهاي به خصوص بيمههاي عمر در استانها ميشود.
وي در ادامه به واحد ارزيابان خسارت كه قرار است اوايل مهرماه به صورت مستقل فعاليت خود را آغاز كند گفت: اگر بخواهيم از ماهيت سنتي بيمهگري كشور خارج و به دنبال مدرن بودن گام برداريم بايد فعاليتهاي بيمهگري را سازمان دهيم چرا كه اين امر باعث كاهش هزينههاي شركتهاي بيمهاي خواهد شد.
وي استقرار واحد ارزيابان مستقل خسارت را از جمله اقدامات قابل تقدير دانست و گفت: با آغاز فعاليت اين نهاد فعاليتهاي شركتهاي بيمهاي حرفهاي تر شده و مشكلات مردم تا حدودي كاهش خواهد يافت.
به گفته وي، لازمه توسعه صنعت بيمه نيازمند نهادسازي جديد و حرفهاي عمل كردن است در اين راستا كار ارزيابان خسارت بسيار قابل ملاحظه خواهد بود.
خبرگزاري فارس: جهاد اقتصادي امروز با جهاد ديروز يكتفاوت اساسي دارد كه امروز در شرايط امنيت و آسايش و آرامش قرار داريم و اين ميتواند يك فرصت ايدهآل باشد براي كار بيشتر و سازندگي در اقصينقاط كشور.
از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 تاكنون دشمنان بويژه آمريكا همواره و با ابزارهاي گوناگون لحظهاي از تلاش عليه موفقيت و فراگير شدن اين نهضت اسلامي و ضداستكباري فروگذار نكردهاند؛ در برههاي نمود اصلي اين تلاش در مبارزه نظامي بوده و در برههاي مبارزه فرهنگي و سياسي غلبه داشته است اما آنچه امروز محور اصلي مبارزه دشمنان با انقلاب ملت ايران قرار گرفته، مبارزه و تحريم اقتصادي است. در شرايطي كه در سومين سال از دهه پيشرفت و عدالت قرار داريم و از سوي ديگر با پيدايش موج اسلام خواهي و ظلمستيزي كه در دنياي اسلام به وجود آمده است، اين احساس ايجاد ميشود كه در ملتهاي منطقه هم پيشرفت و عدالت محقق خواهد شد. با وجود چنين شرايطي رهبر معظم انقلاب در پيام نوروزي خود در ابتداي سال جديد خورشيدي، اين سال را "سال جهاد اقتصادي " نامگذاري كردند و از تمام مسؤولان كشور در همه دستگاهها و همچنين همه آحاد مردم خواستند در عرصه اقتصادي، جهادگونه و با فرهنگ مجاهدت وارد شوند. امروز رشد و پيشرفت خاص و شتابنده اقتصادي ايران به عنوان كشوري كه چشم بسياري از ملتهاي منطقه به وضعيت و شرايط آن دوخته شده؛ مساله مهمي در نگاه بينالمللي است و بالندگي اقتصادي ايران اسلامي ميتواند در نگاه ملتهاي مسلمان منطقه به شكلگيري الگويي برآمده از اسلام در رفع معضلات اقتصادي منجر شود. در حقيقت جهاد اقتصادي در اينجا وسيلهاي است براي يك الگوسازي جهاني.
به هر حال جهاد اقتصادي براي آنچه منظر و نگره رهبر انقلاب در اين سال تحول است جهاد عملي با عزم و ابزار كامل، جوشش غرور ملي، اعتقاد راسخ به ارزشهاي معنوي كه در جهاد وجود دارد، رجحان كار و كوشش بر منافع و تعاملات فردي و گذشت از غرور و كبر ناشي از منيتهاي فكري و جناحي و مآلا به خدمت درآمدن بسياري از نيروهايي است كه ديروز در جبهه نظامي از مرز و بوم كشور دفاع ميكردند و امروز اين نبرد به ميدانهاي صنعتي و كشاورزي كه نياز وسيع به تغيير و تحول دارند بايد كشيده شود. در سال جهاد اقتصادي مديريتي حداقل در حد مديريت بحران است كه اگر اين اتفاق صورت نگيرد نتيجه و عملكرد دستگاههاي اجرايي و عمومي كشور چيزي بيش از سال قبل نخواهد بود. خصوصيت حاكم بر نظام و مردم كه مبتني بر نگره اسلام است و هر حركتي با نيت و توجه ميتواند به منزله جهاد تلقي شود و مديريت ناب و خالص با درك و شعور دين مبين اسلام ميتواند فرآيندي قابل قبول در حركت جهادي سالجاري را مديريت كند و از كشور پهناور و غني ما مدينه فاضلهاي را به وجود آورد كه خواست مردم و مطالبه و دغدغه جدي ولايت است.
قطعا رهنمود رهبر انقلاب در انتخاب اين نماد به حسب ضرورت اجراي كامل طرح تحول اقتصادي است تا اين طرح در ابتداي مسير خود، با توزيع مبلغي به عنوان يارانه يك هدف غايي قرار نگيرد زيرا يارانهبگير الزاما بايد در مسير توليد ثروت قدم بردارد و از مصرفكننده صرف ثروت و منابع خارج شود و با توليد ثروت از حداقلهاي رفاه اجتماعي به سطح استانداردهاي بينالمللي برسد، در اين صورت هم رشد اقتصادي كشور بهبود خواهد يافت و هم بهرهوري افزايش يافته و به تبع آن بيكاري در كشور محدود و نرخ آن مقبول خواهد شد. هنوز يادمان نرفته جهاد سازندگي در حالي كه اتاق مناسب براي مديران خود نداشت بزرگترين فعاليتهاي اقتصادي را در بخشهاي كشاورزي، صنعت و خدمات صورت ميداد و گروه عظيمي نيز در خدمت بخشهاي مختلف دفاع مقدس تمهيدات لازم را براي دفاع فراهم ميكردند. جهاد اقتصادي امروز با جهاد ديروز يكتفاوت اساسي دارد كه امروز در شرايط امنيت و آسايش و آرامش قرار داريم و اين ميتواند يك فرصت ايدهآل باشد براي كار بيشتر و سازندگي در اقصينقاط كشور.
نويسنده : مجتبي شجاعي
منبع : روزنامه وطن امروز 1390/03/28
با حضور مسئولان مربوطه؛
موضوع "تحريمها " در كميسيون ويژه جهاد اقتصادي مجلس بررسي ميشود
خبرگزاري فارس: كميسيون ويژه جهاد اقتصادي موضوع "تحريمها " را با حضور مسئولان مربوطه بررسي ميكند.
به گزارش خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس، اعضاي كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي روزهاي يكشنبه، دوشنبه و سهشنبه اين هفته جلسه دارند و در اين جلسات بررسي لايحه اعاده شده امور گمركي از شوراي نگهبان را ادامه ميدهند.
ادامه رسيدگي به طرح اعاده شده زكات از شوراي نگهبان، ادامه بررسي لايحه اصلاح قانون نظام امور صنفي و استماع گزارش رئيس كل بانك مركزي در خصوص افزايش نرخ ارز، سكه و كاهش سپردهها نيز در دستور كار هفته جاري اين كميسيون قرار دارد.
كاروگروه پولي و مالي كميسيون اقتصادي هم فردا با تشكيل جلسهاي، رسيدگي به طرح اصلاح مواد 38 و 39 قانون ماليات بر ارزش افزوده را ادامه ميدهند.
كميسيون مشترك رسيدگي به طرح "نظارت مجلس بر امور نمايندگان " فردا (يكشنبه) جلسهاي براي بررسي طرح و پيشنهادات واصله تشكيل ميدهد.
كميسيون ويژه جهاد اقتصادي عصر روز دوشنبه براي بررسي موضوع "تحريمها و سرفصلهاي ذكر شده " با حضور مسئولان مربوطه جلسه دارد.
پیوستگی اجزاء مختلف جامعه
کسانی که فکر می کنند مسائل زندگی از یکدیگر جداست و هر چیزی یک مرز و یک قلمروی خاص دارد و هر گوشه ای و قسمتی از زندگی بشر به یک شی ء بخصوص تعلق دارد، تعجب و احیانا انکار می کنند که کسی مسأله ای به نام "اقتصاد اسلامی" طرح کند، زیرا به عقیده اینها هر یک از اسلام و اقتصاد یک مسأله جداگانه است، اسلام به عنوان یک دین برای خودش، و اقتصاد به عنوان یک علم و یا یک فلسفه برای خودش، اسلام قلمروی دارد و اقتصاد قلمروی دیگر، همچنان که فرهنگ، سیاست، قضاوت و حتی اخلاق هر کدام قلمروی جداگانه از اسلام دارند.
بعضی پا فراتر نهاده و گفته اند زندگی به طور کلی یک مسأله است و دین مسأله دیگر، دین را نباید با مسائل زندگی مخلوط کرد.
این اشخاص اشتباه اولشان این است که مسائل زندگی را مجرد فرض می کنند، خیر، زندگی یک واحد و همه شؤونش توام با یکدیگر است، صلاح و فساد در هر یک از شؤون زندگی، در سایر شؤون مؤثر است. ممکن نیست اجتماعی مثلا فرهنگ یا سیاست، یا قضاوت یا اخلاق و تربیت و یا اقتصادش فاسد باشد اما دینش درست باشد و بالعکس.
اگر فرض کنیم دین تنها رفتن به مسجد و کلیسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است، ممکن است کسی ادعا کند مسئله دین از سایر مسائل مجزاست، ولی این مطلب فرضا درباره مسیحیت صادق باشد درباره اسلام صادق نیست.
پیوندهای اسلام با اقتصاد
اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیما یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهای مالی یا مجازاتهایی در زمینه ثروت و غیره دارد.
اسلام کتاب البیع ، کتاب الاجاره، کتاب الوکاله ، کتاب الرهن، کتاب الارث، کتاب الهبه، کتاب الوقف دارد.
و از طرف دیگر می دانیم اصل "«نؤمن ببعض و نکفر ببعض»؛ ما به برخی ایمان داریم و به بعضی نداریم." (نساء/150) همان طور که قرآن کریم می فرماید، مطرود است، علیهذا یا باید اسلام را دربست بپذیریم و یا باید دربست رد کنیم.
پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است. در این جهت برخی مذاهب دیگر نیز کم و بیش چنین می باشند. اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدی، خیانت، رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است و یا قسمتی از قلمروی این مفاهیم ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود، حدود عدالت و امامت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمی شود.
کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام صفحه 13 تا 15
یکی از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت است، همان طوری که از شرائط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قائم به ذات و بی عیب و غیرقائم به غیر. جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. گمان نمی رود هیچ عالم و بلکه هیچ عاقلی منکر لزوم و ضرورت اقتصاد سالم باشد. از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است.
اسلام می خواهد که غیرمسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد، و الا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، ولو آنکه اسم بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده او است و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. به قول نهرو: " ملتی مستقل است که جهش اقتصادی داشته باشد. "
علی علیه السلام می فرماید: «احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، أحسن الی من شئت تکن امیره»؛ «محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود، بی نیاز از هر که گردی با او برابر خواهی شد، و هر که را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی فرمانروای او خواهی شد». (غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج 2، ص 584).
اگر ملتی کمک خواست و ملتی دیگر کمک داد، خواه ناخواه اولی برده و دومی آقاست. چقدر جهالت و حماقت است که آدمی ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درنیابد و نفهمد اقتصاد مستقل یکی از شرائط حیات ملی است. این یک مطلب.
مطلب دیگر اینکه اسلام همواره روش وسط و معتدل را پیش می گیرد، و این جهت ناشی از جنبه همه جانبه بودن اسلام است. دو روش افراطی و تفریطی به چشم می خورد، یکی اساسا ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درک نمی کند و طرفدار فقر است و خیال می کند همین طور که فقر برای فرد عیب نیست برای جامعه هم عیب نیست، اولا برای فرد هم به یک معنی عیب است و اگرهم برای فرد عیب نباشد برای اجتماع عیب است، و دیگری که به ارزش اقتصاد پی برده است دیگر همه چیز را فراموش می کند و معتقد است منبع درآمد، تمایلات بشر است و هر چیزی که تقاضایش وجود داشت و میل به خرید آن در مردم بود و پول درآور بود باید عرضه داشت، تقاضا علت تامه جواز عرضه است ولو اینکه عرضه مواد مهلک یا مضعف جامعه باشد.
جامعه ای بیماری باد بادک و اسباب بازی و لوازم تجملی تقاضا دارد، مانند مریضی که اشتهای چیزی دارد که برایش مضر است. جامعه ای بیماری اتومبیل دارد، مانند بیمار مستسقی یا طفل مبتلا به قی و اسهال تقاضای آب دارد و صاحب آب فقط به دلیل اینکه در مقابل این آب پول داده می شود مرتب آب می دهد و جیب خود را از پول پر می کند، بالاتر این که تقاضای کاذب به وجود می آورد، هروئین می سازد و راه در آمد هنگفت به وجود می آورد و مرتب هروئینی می سازد، به دلال می گوید: از هر ده نفر مبتلا به اندازه یک نفر متعلق به شخص خودت، از هر چه فروش کردی ده یک مال خودت، ولی اسلام مکاسب محرمه دارد، قبل از هر مسئله ای در مکاسب، مکاسب محرمه را عنوان می کند، فروختن بت و صلیب را حتی به غیرمسلمانان تحریم می کند، فروختن شراب و آلات قمار و وسائل گمراهی را مطلقا تحریم می کند، فروش کتب ضلال را تحریم می کند، بیع سلاح للاعداء را تحریم می کند، اسلام تدلیس ماشطه و مجسمه سازی، ساختن و فروختن ظرف طلا و نقره، شعر هجائی و مدحی، غش، لغو و لهو، قمار، قیادت، قیافه، کهانت، مدح من لایستحق المدح، نجش، اعانت ظالمین، ولایت از قبل جائر، هجاء مؤمن، اکتساب به واجبات، و ... را تحریم می کند. از همه اینها «آشکار می شود که» تز اسلام این است:
رابطه نیت کسب درآمد با مصالح عمومی
"منبع درآمد، تمایلات و خواسته های مردم نباید باشد، مصالح عمومی باید باشد"، به تعبیر فقهاء خرید و فروش چیزی جایز است که "منفعت محلله مقصوده" (سودی که حلال بوده و توسط خریدار و فروشنده قصد شده باشد) داشته باشد. این اقتصاد اقتصادی است واقع بینانه و مرتبط به اخلاق و تربیت بشر. پس در عین اینکه اسلام طرفدار ازدیاد ثروت است و ثروت را وسیله تأمین هدفهای عالی خود می داند، به همین دلیل که هدف، عالی تر از خود ثروت است، راه درآمد را تمایلات و تقاضا نمی داند، مصلحت را راه می داند، اما در اقتصاد جدید اینگونه محدودیتها وجود ندارد، خصوصا اقتصاد سرمایه داری، از صادراتشان می توان حقیقت را فهمید که از مملکتهای نیازمند مثل ایران چه می برند و چه تحویل می دهند.
نسبت نحوه فعالیت و مالکیت در اقتصاد اسلامی
مطلب سوم این است که همان طور که نباید از هر راهی به دنبال ثروت بود، نباید سیستم اقتصادی به شکلی باشد که رشد و نمو را متوقف و فلج کند و جلوگیری نماید. از جمله چیزهایی که مانع رشد است به عقیده ما تز " کار به قدر استعداد و مخارج به قدر احتیاج " است که لازمه اش اشتراک مردم در منافع یکدیگر است.
این چند عیب دارد: اولا برخلاف فطرت و طبیعت است. پیوستگی طبیعی افراد بشر به حد اجزاء یک پیکر نیست.
ثانیا این خود نوعی استثمار است.
ثالثا جلوی فعالیت و نشاط را می گیرد، بشر آنگاه نشاط کار پیدا می کند که بداند نتیجه کارش به خودش برمی گردد. چرا اداریها اهل سنبل اند؟ به قولی مرض اداره دارند؟ چون ایمان که ندارد و درآمدش و ترقیاتش هیچکدام با فعالیتش بستگی ندارد، برعکس درآمدش با انجام کارهای غیرمشروع از باند بازی و حقه بازی و رشوه مالی و احیانا العیاذ بالله رشوه ناموسی است.
خوشا به حال اجتماعی که سیستم اقتصادیش به شکلی باشد که راه درآمد منحصر باشد به فعالیت، و آثار فعالیت فرد هم مخصوص خودش باشد، بدا به حال اجتماعی که کار در آن اجتماع صرف نمی کند اما بورس بازی و کارهای غیر تولیدی و کارهای انحرافی در آن صرف بکند (این جهت مربوط است به فرهنگ و دادگستری و ایمان)، و بالاخره فعالیت مفید و سالم راه درآمد نباشد، و نیز بدا به حال اجتماعی که هر چند راه درآمد غیر شروع را بسته است اما راه درآمد مشروع را از نظر شخصی نیز بازنگذاشته و تز " کار به قدر استعداد و خرج به قدر احتیاج " را پیش کشیده است. جل الاسلام که هم طرفدار مالکیت اختصاصی است و هم تربیت ایمانی دارد و راه درآمد غیرمشروع را بسته است.
ما هیچ احتیاجی نداریم به تزی که از آن سوی دیوار آهنین یا از ماوراء بحار برای ما بیاورند، تز اسلام کافی است. ما باید به طور قطع بدانیم که از راه مشروع صد پارچه ملک درست نمی شود. در حدیث است که: " ده هزار درهم از راه مشروع جمع نمی شود " (وسائل الشیعه "جلد 12، کتاب التجارة، باب 8 ص 21، به نقل از "تهذیب" ج 2 ص 100).
البته این نسبت به زندگی آن روز است، مقصود این است که همیشه درآمد مشروع حد معینی دارد و بالاتر از آن از راه مشروع به دست نمی آید، نه این که اگر به دست آمد باید از او گرفت، غلط ترین تزها تحدید مالکیت است، ما سر جوال را ول کرده ایم و اصل " من أین لک هذا "؛ («این مال» را از کجا کسب نموده ای) را فراموش کرده ایم و از راه تحدید و اشتراک می خواهیم وارد شویم. تز "من أین لک هذا" که تز عمر است از تز تحدید مالکیت یا اشتراک بسیار ارجمندتر است (رجوع شود به " عبقریة عمر " عقاد).
خلاصه مطلب اینکه: اسلام طرفدار تقویت بنیه اقتصادی است اما نه به عنوان اینکه اقتصاد خود هدف است، یا تنها هدف است، بلکه به عنوان اینکه هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم و نیروی مستقل اقتصادی میسر نیست، اما اسلام اقتصاد را یک رکن از ارکان حیات اجتماعی می داند، لهذا به خاطر اقتصاد به سایر ارکان ضربه و لطمه نمی زند. اسلام طرفدار این نظریه که سرچشمه درآمد، تقاضاها و تمایلات است نیست ، بلکه معتقد است باید تمایلات با مصالح عالی و همه جانبه بشریت تطبیق بکند، از اینرو فصل مهمی در اسلام هست به نام مکاسب محرمه.
در آمد مشروع از نظر اسلام یعنی در آمدی که از طرفی محصول فعالیت شخص باشد یا لااقل جنبه استثمار نداشته باشد، و از طرف دیگر از لحاظ مصرف ، قابلیت مصرف شدن، مشروع و مفید داشته باشد و به اصطلاح فقهاء جنس مورد معامله دارای "منفعت محلله مقصوده" باشد، به عبارت سوسیالیستها هدفها منافع اجتماع باشد نه پر کردن جیب شخص.
منبع :
کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام صفحه 18 تا 23
اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد:
مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیما یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهای مالی یا مجازاتهایی در زمینه ثروت و غیره دارد. اسلام کتاب البیع، کتاب الاجاره، کتاب الوکاله، کتاب الرهن، کتاب الارث، کتاب الهبه، کتاب الوقف دارد. پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است.
اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدی، خیانت، رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است و یا قسمتی از قلمروی این مفاهیم ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود، حدود عدالت و امامت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمی شود.
نظر اسلام راجع به ثروت
در اسلام مال و ثروت هیچوقت تحقیر نشده است، نه تولیدش، نه مبادله اش، نه مصرف کردنش، بلکه همه اینها تأکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست بلکه دور افکندنش (اسراف، تبذیر، تضییع مال) حرام قطعی است.
اسلام با هدف قرار دادن ثروت، با این که انسان فدای ثروت شود مخالف است و سخت مبارزه کرده است، به عبارت دیگر پول پرستی را و اینکه انسان برده پول باشد، به عبارت دیگر اینکه انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن و اندوختن بخواهد که: «الذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم»؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! بسیارى از دانشمندان (اهل کتاب) و راهبان، اموال مردم را به باطل مى خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى دارند! و کسانى که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) مى سازند، و در راه خدا انفاق نمى کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده! (توبه /34) که نام این حالت حرص و آز است، و یا پول را فقط برای پرکردن شکم و برای عیاشی وبیکاری و ولگردی بخواهد که نام آن شهوترانی است، اینها را محکوم کرده است.
در این حالت پول خواستن توام است با دنائت و پستی و محو شخصیت انسانی در پول و فقدان هرگونه شخصیت انسانی و شرافت معنوی.
نقطه مقابل، این است که انسان پول را به عنوان یک وسیله برای فعالیت و عمل و تسهیل و تولید بخواهد. در این صورت پول تابع آن هدف کلی است که انسان پول را برای آن هدف می خواهد. اسلام که پول پرستی را محکوم کرده است پول و ثروت را محکوم نکرده است، زیرا تولید ثروت: کشاورزی، دامداری، صنعت و غیره توصیه شده است، مبادله ثروت یعنی تجارت و داد و ستد توصیه شده است. مصرف رساندن از نظر شخصی در حدود احتیاجات فردی خالی از هر نوع تجمل و اسراف که مفسد انسان است توصیه شده است.
در اسلام تبذیر و اسراف و تضییع آن ممنوع است. در اسلام مقررات سخت قضائی و جزائی در مورد حیف و میل ها و سرقتها و خیانتها وضع شده است. و دفاع از مال در حکم جهاد و کشته در این راه شهید تلقی شده است: «المقتول دون اهله و ماله»... و برای مال انسان حقوقی قائل شده است. خود ثروت در کمال صراحت در قرآن کریم به عنوان " خیر " نامیده شده است: «کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الاقربین»؛ بر شما نوشته شده: «هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبى (مالى ) از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزدیکان، بطور شایسته وصیت کند! این حقّى است بر پرهیزکاران!» (بقره/ 180).
اقتصاد سالم در نظر اسلام
یکی از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت است، همان طوری که از شرائط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قائم به ذات و بی عیب و غیرقائم به غیر جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است.
اسلام می خواهد که غیرمسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد، و الا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، اگرچه اسم بردگی در کار نباشد.
هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده او است و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. علی علیه السلام می فرماید: «احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، أحسن الی من شئت تکن امیره»؛ محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود، بی نیاز از هر که گردی با او برابر خواهی شد، و هر که را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی فرمانروای او خواهی شد (غرر الحکم، ج 2، ص 584). اسلام همواره روش وسط و معتدل را پیش می گیرد، و این جهت ناشی از جنبه همه جانبه بودن اسلام است. دو روش افراطی و تفریطی طرفدار فقر است و دیگری که همه چیز را فراموش می کند و معتقد است منبع درآمد، تمایلات بشر است و هر چیزی که تقاضایش وجود داشت و میل به خرید آن در مردم بود و پول درآور بود باید عرضه داشت، تقاضا علت تامه جواز عرضه است هرچند عرضه مواد مهلک یا مضعف جامعه باشد این دو روش افراطی و تفریطی را اسلام نفی می کند.
اسلام مکاسب محرمه دارد، قبل از هر مسئله ای در مکاسب، مکاسب محرمه را عنوان می کند، فروختن بت و صلیب را حتی به غیرمسلمانان تحریم می کند، فروختن شراب و آلات قمار و وسائل گمراهی را مطلقا تحریم می کند، فروش کتب ضلال (کتابهای گمراه کننده) را تحریم می کند، بیع سلاح للاعداء (فروختن اسلحه به دشمنان دین و مسلمانان) را تحریم می کند، اسلام تدلیس ماشطه (آراستن زن به گونه ای که عیبش آشکار نشود و ازدواج همراه با فریفتن مرد باشد) و مجسمه سازی، ساختن و فروختن ظرف طلا و نقره، شعر هجائی و مدحی، غش، لغو و لهو، قمار، قیادت، قیافه، کهانت، مدح من لایستحق المدح، بخش (قیمت کاذب روی اجناس گذاشتن و یا با تبلیغات مشتری ها را فراری دادن)، اعانت ظالمین، ولایت از قبل جائر، هجاء مؤمن، اکتساب به واجبات، و... را تحریم می کند.
از همه اینها آشکار می شود که تز اسلام این است: منبع درآمد، تمایلات و خواسته های مردم نباید باشد، مصالح عمومی باید باشد "، به تعبیر فقهاء خرید و فروش چیزی جایز است که منفعت محلله مقصوده داشته باشد. این اقتصاد اقتصادی است
:: بازدید از این مطلب : 454
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5