يك پايگاه اينترنتي وابسته به اپوزيسيون ضمن بررسي شرايط اپوزيسيون پيش بيني كرد آمدن خاتمي در صحنه انتخابات به جاي آن كه سودي براي مخالفان داشته باشد اسباب اختلاف و شكاف بيشتر در جنبش سبز شود.
هامون به نقل از کیهان:
سايت روزآن لاين با اشاره به تمايل خاتمي براي بازگشت به عرصه سياست مي نويسد: هر چند كه با توجه شرايط موجود از جمله حوادث اخير كه منجر به بازداشت فائزه هاشمي شده و كنش حاكميت با اصلاح طلبان را دستخوش مسائل تازه اي كرده، فرضيه حضور اصلاح طلبان در انتخابات رياست جمهوري با محوريت خاتمي فرضيه اي ضعيف به نظر مي رسد اما در عين حال اين نوشتار مي كوشد تا تحليلي واقع بينانه از جنبه هاي مثبت و منفي حضور اصلاح طلبان در انتخابات با محوريت محمد خاتمي ارائه دهد.
نويسنده با بيان اينكه «اصولگرايان از حضور اصلاح طلبان داراي مرزبندي مشخص با جنبش سبز استقبال مي كنند و آن را همچون ويروس ضعيف و واكسن در مقابل ميكروب هاي سياسي (اصلاح طلبان سبز) مي دانند»، مي افزايد: شايد حضور خاتمي براي حاكميت چالش برانگيز باشد اما مي تواند تبعاتي هم براي اصلاح طلبان و جنبش سبز داشته باشد. از ظواهر امر چنين برمي آيد كه خاتمي بيش از دو گزينه براي تعامل با حاكميت پيش روي خويش ندارد. در تعامل نخست، خاتمي همچون گذشته با در نظر گرفتن ملاحظات جمهوري اسلامي مي كوشد تا با حفظ حريم ها، سياست هاي اصلاحي خويش را پيش ببرد. اما در تعاملي ديگر خاتمي با ذكر شروطي وارد عرصه انتخابات مي شود كه اين شروط نيز خود سه فرض ديگر را به دنبال دارد.
روزآن لاين نوشت: فرض نخست آن است كه شرايط خاتمي پذيرفته مي شود و وي با اين شروط وارد كارزار انتخاباتي مي گردد. فرض دوم رد شرايط خاتمي به نحوي است كه خاتمي از اعلام كانديداتوري انصراف دهد و فرض آخر رد شرايط خاتمي به گونه اي است كه خاتمي تا پايان كار يعني ثبت نام مقاومت كند و نهايتاً با رد صلاحيت شوراي نگهبان رو به رو شود.
اين پايگاه وابسته به اپوزيسيون مقيم پاريس در پايان نوشت: اين فرضيات، فرضياتي ممكن هستند اما بايد ديد با در نظر گرفتن شرايط موجود كدام فرض محتمل تر است. شرايط سياسي حاكم بر جامعه به روشني گوياي آن است كه زمينه اي براي تعامل نخست وجود ندارد. فرضيه نخست، گرچه از فرضيات بعيد است اما در صورت تحقق مي تواند بزرگترين دستاورد را براي اصلاحات و جنبش سبز در پي داشته باشد؛ گرچه روابط خاتمي و نظام جمهوري اسلامي اكنون در سطحي نيست كه قابل ترميم باشد. ضمن اينكه چنين تصوري از مجموعه حاكميت نسبت به آنكه خاتمي بتواند منجي جمهوري اسلامي شود وجود ندارد و البته پيشتر نيز چنين تصوري وجود نداشته است. از سوي ديگر، از ميان سه فرضيه موجود در تعامل دوم، تنها فرضيه دوم به واقعيت نزديك تر است. در واقع از اظهارات برخي چهره هاي حاكميتي اصلاح طلب نظير محمدرضا تابش، نماينده زادگاه خاتمي در مجلس مي توان چنين برداشت كرد كه آنان چشم انتظار چراغ سبز حاكميت براي حضور در انتخابات هستند اما خاتمي نيز بارها اذعان داشته است كه حتي در صورت وجود چنين چراغ سبزي، بدون برآورده شدن شرايط حداقلي حاضر به كانديداتوري در انتخابات نيست.
فرضيه نخست كه تقريباً فرضيه اي بعيد است و فرضيه سوم نيز با ويژگي هاي شخصيتي خاتمي قرابتي ندارد. هر چند در صورت تحقق قدرت مضاعفي به جنبش سبز خواهد بخشيد. با در نظر گرفتن شرايط موجود مي توان قضاوت كرد كه آيا طرح موضوع كانديداتوري خاتمي به دگرگوني شرايط سياسي منتهي خواهد شد يا صرفاً به ايجاد شكاف ميان جنبش سبز خواهد انجاميد.