عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس گفت: محمدرضا خاتمي در فتنه 88 امتحان خوبي پس نداد از اين رو كساني كه با دشمنان قسم خورده خارجي همنوا و همصدا ميشوند، حق اظهار نظر در مورد نظام را ندارند.
سيدقدرتالله حسيني صبح امروز در گفتوگو با خبرگزاري فارس در باشت اظهار داشت: فلسفه وجودي تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دفاع از ارزشهاي اسلامي و پاسداري از اسلام و انقلاب بود.
حسيني سپاه را يكي از اركان اصلي نظام در طول سه دهه اخير دانست و افزود: برخي كجانديشان مغرض كه روزگاري انديشههاي امام راحل را تمام شده ميپنداشتند امروز با دروغگويي سخنان آن معمار كبير انقلاب را تفسير وارونه ميكنند.
وي گفت: حضرت امام (ره) فرمودند سپاه نبايد وارد دستهبنديهاي سياسي شود كه اين دستور حكيمانه ايشان تا هميشه آويزه گوش فرزندان شجاع انقلاب در اين نهاد مقدس است.
اين نماينده اصولگراي مجلس ادامه داد: ايستادگي در مقابل استكبار و منكوب كردن توطئههاي دشمنان خارجي كه به وسيله فريبخوردگان داخلي صحنهگرداني ميشود، وظيفه همه اقشار مملكت از جمله سپاه است كه حضرت امام هيچگاه آن را منع نفرمودند.
عضو كميسيون آموزش مجلس شوراي اسلامي با اشاره به موضعگيري محمدرضا خاتمي عليه فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بيان داشت: اينها امتحان خود را در نظام جمهوري اسلامي پس داده و به سبب سوابق سوء خود نميتوانند در هر موردي كه خواستند اظهار نظر كنند.
حسيني با انتقاد از عملكرد خاتمي و همفكرانش در مجلس ششم گفت: خاتمي در طول چهار سال از حضور خود در اين دوره از مجلس ثابت كرد كه به بسياري از اصول انقلاب و نظام پايبند نبوده و حرفهايي را تكرار ميكرد كه تنها از زبان دشمنان انقلاب، نظام و امام بر زبان جاري ميشد.
نماينده مردم شهرستانهاي گچساران و باشت در مجلس شوراي اسلامي عنوان داشت: خاتمي در كوران فتنه 88 نيز امتحان خوبي پس نداد و برخي از همين افراد نشان دادند كه حرفهاي آمريكا و همپيماناش را تكرار ميكنند و از اين رو كساني كه با دشمنان قسم خورده خارجي همنوا و همصدا ميشوند، حق اظهار نظر در مورد نظام را ندارند.
اين نماينده اصولگراي مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: سپاه همواره در عرصههاي مختلف كشور حضور مثبتي داشته و در طول هشت سال دفاع مقدس نيز حماسهها آفريد و به فرموده امام راحل اگر اين نهاد مقدس شكل نگرفته بود كشوري نيز در كار نبود.
اين عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس يادآور شد: سپاه موظف به دفاع از ارزشها بوده و با كساني كه در مقابل اين ارزشها و دستاوردهاي ملت و انقلاب موضعگيري ميكنند، با قامتي استوار ايستادگي ميكند.
مخملباف هم اکنون به حراج دین وشرف خود مشغول است.
در هفته های اخیر، شاهد پخش سریال جذاب "نابرده رنج" به کارگردانی "علیرضا بذرافشان" از شبکه 3 صدا و سیمای جمهوری اسلامی هستیم که به حق جای خود را در میان مخاطبان باز کرده است.
این سریال که باید آن را کپی مستقیم فیلم سینمایی "اخراجیهای 1" ساخته "مسعود دهنمکی" بدانیم، به تحولات روحی و درونی چند نفر که دارای مشکلات اجتماعی می باشند و با کشانده شدن ناخودآگاه به جبهه های دفاع مقدس، تحت تاثیر آن فضای معنوی قرار گرفته و متحول می شوند، پرداخته است.
یکی از نکات جالب این سریال - که به واقع فضاسازی دهه 60 در آن به طور کاملا صحیح و زیبا صورت گرفته است - تصویری است که بر دیوار اتاق کارآگاهان اداره آگاهی به چشم می خورد.
پس از فرار اسد و عماد از زندان، بیننده متوجه تصویر آن دو نفر بر دیوار اداره آگاهی می شود که در کنار مثلا چند متهم فراری و تحت تعقیب دیگر در صحنه های مختلف کرارا به چشم می آیند.
با کمی دقت می شود فهمید عکس دو تن از متهمین فراری، متعلق است به "محسن مخملباف" کارگردان فراری سبزلجنی که هم اکنون در کنار رقاصه ها و بازندگان و وازدگان سیاسی در کشورهای مختلف، به حراج وطن، دین و شرف خود پرداخته است و او که در اوایل دهه 60 متعصب خشکه مقدس تندرویی بود، این کار را از خانواده خود شروع کرد!
عکس دیگر، متعلق است به "علی زرکش" فرد شماره 2 و از رهبران خائن و جنایتکار سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در مرداد ماه 1367 هنگامی که همراه مسعود رجوی و ارتش به اصطلاح آزادی بخششان برای کمک همه جانبه به صدام وحشی به ایران حمله کرده و شهر اسلام آباد غرب را اشغال کردند، کشته شد.
علی زرکش که چند صباحی بود به برخی شیوه های رهبری رجوی بر سازمان اعتراض داشت، مورد غضب او قرار گرفت و بنا بر اظهار شاهد عینی "سعید شاهسوندی"، در حین عملیات "فروغ جاویدان" اشغال خاک ایران، توسط محافظین رجوی به ضرب گلوله از پشت سر کشته شد تا رجوی برای نوکری آمریکا و صدام هیچ مانعی نداشته باشد!
وی همچنین با ذکر اینکه ما نیازی نداریم که بی . بی . سی برایمان مرجع پیدا کند، تصریح کرد: "ما مرجعی می خواهیم مثل حضرت امام(ره) که با یک فتوا استکبار را بیچاره کند."/ صانعی در ادامه با عنوان کردن اینکه امروز با کلیات گفتم ولی فردا با جزئیات خواهم گفت، خطاب به مخاطبانش تصریح کرد: "اگر دست از فعالیتهای خود برنداشته و طلاب راه افتادند، گلایه نکنند."
مهدی صاحبی: یکی از راه های تشخیص میزان انحراف افراد و جریانات، مقایسه مواضع و سخنان سابق و فعلی آنها می باشد.
این روزها بسیاری از افراد بخاطر انتساب و نزدیکی شان به حضرت امام (ره) و یا تعریف و تمجیدهای امام(ره) از روحیات گذشته و حسن اعمال سابقشان، خود را تا ابد مبرا از هر عیب و نقصی می پندارند در حالی که ملاک شرع مقدس اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران برای تایید افراد و جریانات، همواره حال فعلی آنها بوده است و آن بزرگوار هیچگاه پیرامون ثبات عقیده اشخاص و جریانات در ادامه مسیر پیش رو، کلامی بر زبان جاری نکرده اند.
آقای شیخ یوسف صانعی که این روزها تریبون اصلی اش، رسانه های بیگانه و ضدانقلاب می باشد و چندی پیش بخاطر عدم تخصص، تعهد و تدین لازم برای تصدی امر مرجعیت، از جانب جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فاقد صلاحیت اعلام شد، همچون بسیاری از کسانی که این روزها در دام دنیا اسیر و مغلوب شده اند، سعی دارد تا عنایت سابق حضرت امام(ره) نسبت به خود را مبنای صلابت فعلی خود قلمداد کند، این در حالی است که بطلان بودن این موضوع برای تمام کسانی که به مبانی اخلاقی، فقهی و حکومتی حضرت امام(ره) آشنایی دارند، پر واضح و روشن است.
پایگاه شخصی شیخ یوسف صانعی در تمجید از این روحانی حامی فتنه نوشته است: " حضور مستمر و موفّق آية الله العظمى (!) صانعى در سالهاى طولانى در درس امام و جدّيت ايشان در درك و فراگيرى مبانى و تحقيقات امام و مراوده طولانى با آن بزرگوار، موجب شناخت ويژه حضرت امام خمينى نسبت به ايشان و بذل عنايتهاى خاص شد. اين عنايتهاى پدرانه، براندوخته هاى علمى، اخلاقى و سياسى شاگرد برجسته اى چون آية الله صانعى افزود و توانست ديدگاه هاى فقهى، سياسى و اجتماعى روشنى را براى معظّم له به دنبال آورد، تا آن جا كه رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، در مورّخ 1/12/1358، در حالى كه تنها حدود يك سال از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى مى گذشت، با دقّت و آگاهى كامل و هوشيارى فراوان نسبت به همه جوانب و شايستگيهاى مورد نياز، يكى از مهم ترين مسئوليتهاى علمى و اجرايى كشور را به شاگرد برجسته و يار هميشگى (!) خود سپرد و وظيفه خطير عضويت در شوراى نگهبان را به ايشان واگذار كرد.
در حكم امام سلام الله عليه خطاب به ايشان، آمده است: « بنا بر اصل نود و يكم قانون اساسى جمهورى اسلامى كه به منظور پاسدارى از احكام اسلام و قانون اساسى از نظر عدم مغايرت مصوّبات مجلس شوراى اسلامى با آنها، شورايى به نام شوراى نگهبان تشكيل مى شود كه انتخاب شش نفر از فقهاى عادل و آگاه به مقتضيات زمان و مسائل روز از اين شورا به عهده اين جانب مى باشد، لذا جناب عالى را به عنوان يكى از شش فقيه، به عضويت شوراى نگهبان منصوب مى نمايم. از خداوند متعال، موفقيّت هر چه بيشتر شما را اميدوارم.» "
این سایت در ادامه آورده است: "انتصاب معظّم له در شوراى نگهبان، اولين حكم رسمى و مسئوليت اجرايى ايشان از سوى حضرت امام خمينى بود و همان گونه كه در حكم مشخّص شده است، از ديدگاه سكّاندار كشتى بزرگ انقلاب، ايشان از همان ماههاى اوليه پيروزى انقلاب، فقيهى شايسته، عادل و آشنا به همه شرايط و اوضاع و احوال انقلاب، مسائل روز و مورد نياز جامعه انقلابى و مردم مسلمان ايران بوده است. آية الله العظمى (!) صانعى، پس از حدود سه سال تلاش بى وقفه در اين مسئوليت خطير، در مورّخ 19/10/1361 از آن شورا كناره گيرى كرد. به جهت عنايت خاصّ امام به ايشان، در همان تاريخ 19/10/1361، حضرت امام در ديدار با رئيس ديوان عالى كشور و قضات شوراى عالى قضايى و شعب ديوان عالى كشور، بياناتى ايراد نمودند و در ضمن آن فرمودند: «من از شوراى عالى قضايى كه بود، تشكّر مى كنم. اينها دو سه سال زحمت كشيدند، رنج بردند و خدمت كردند و براى مقامى هم نيامده بودند. آنها از بزرگانِ روحانيون هستند. آنها هم از محلّ مورد امنشان آمدند در محيطى كه زحمتش زياد و رنج و كارش زياد و مسئوليتش پيش خدا زياد بود. حال براى يك مرد روحانى با روحيات اسلامى، مطرح نيست كه رئيس ديوان عالى كشور شود يا دادستان كلّ كشور و يا كار ديگرى انجام دهد... و حالا ما مى خواهيم اين رنج را به گردن آقاى آقا شيخ يوسف صانعى به عنوان دادستان كل [بگذاريم] و معرّفى كنم به آقايان; و من آقاى صانعى را مثل يك فرزند بزرگ كرده ام. آقاى صانعى وقتى كه سالهاى طولانى در مباحثاتى كه ما داشتيم تشريف مى آوردند، ايشان، بالخصوص مى آمدند با من صحبت مى كردند و من حظّ مى بردم از معلومات ايشان و ايشان، يك نفر آدم برجسته اى در بين روحانيون است و مرد عالمى است.» بدين ترتيب، ايشان با تلاش بى شائبه و كوشش مستمر در يك دوره چند ساله، سرانجام از سمت خود استعفا دادند. به دنبال استعفاى معظّم له، حضرت امام خمينى در مورّخ 16/4/1364 طى بياناتى چنين فرمودند: «از رفتن آقاى صانعى، متاسّف و متاثّرم. اميدوارم ايشان در هر كجا كه باشند، فرد مؤثّرى باشند. از زحمات و كوششهاى ايشان، تشكّر و قدردانى مى كنم. من ايشان را سالهاى طولانى است كه مى شناسم. او مردى عالم، متعهّد و فعّال است.» همچنين امام خمينى، چندى بعد در تاريخ 18/4/1364 در جمع اعضاى ديوان عالى كشور و مسئولان قوّه قضاييه، مطالبى را ايراد فرمودند كه در بخشى از آن چنين آمده است: « ... مسئله دادستانى كه همه مى دانيد از امور بسيار مشكل و حسّاس است و آقاى صانعى كه مردى فاضل و عالم است و سالها او را از نزديك مى شناسم و او را عنصرى فعّال و خوب مى دانم، تا به حال اين سمت را داشتند كه از زحمات ايشان تشكّر مى كنم.» البته معظّم له، مسئوليتهاى اجرايى ديگرى نيز داشته اند كه بعضى از آنها عبارت اند از: نماينده حضرت امام خمينى(قدس سره) در شوراى عالى بازسازى مناطق جنگى، عضويت در اولين دوره مجلس خبرگان رهبرى به عنوان نماينده منتخب مردم تهران در انتخابات مورّخ 19/9/1361 با كسب بيش از دو ميليون رأى"
حال باید مبانی فکری و میزان تعهد آقای صانعی در سابق و در ایامی که مورد تمجید حضرت امام(ره) قرار گرفت را با شرایط و حال و روز امروز وی مقایسه نمود تا شخصیت فعلی وی برای همگان روشن گردد.
آقای صانعی در دوران حیات حضرت امام(ره) و حتی تا مدتی بعد از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، خط و مشی را دنبال می کرد که مورد تایید عموم بزرگان و مردم انقلابی کشورمان بود امّا به یکباره با اسیر شدن در دام دنیا، همچون بسیاری از منحرفین و دین گریزان تاریخ، راهی را دنبال کرد که به قطع اگر حضرت امام (ره) در قید حیات بودند، برخوردی شدیدتر از آنچه با منتظری نمودند با وی می کردند.
صانعی در درس خارج دوشنبه 29 آذر سال 1372، نسبت به توطئه بلندگوهای استعماری در ارتباط با مرجعیت هشدار داد و از حوزه های علمیه خواست که مواظب باشند تا "بی بی سی" برای آنها مرجع معرفی نکند.
وی در آن ایام گفت:" کسانیکه از بیرون قم آمده اند اگر فکر کرده اند که با کمک دوستانشان در خارج، حوزه علمیه انقلابی را می توانند در دست بگیرند، سخت در اشتباهند. کسانی که تا دیروز با امام دشمنی می کردند فکر کرده اند می توانند بیایند در این حوزه و قدرتی پیدا کنند و قداستها و ارزشهای امام را از بین ببرند، کور خوانده اند. مگر از روی جنازه نسل جوان حوزه بگذرند. مگر بنده و امثال بنده در این حوزه بمیریم. هر کسی هم که به آنها کمک کند بد کرده است. هر عالمی که به آنها کمک کند اگر آگاهانه است از عدالت بیرون رفته است و مثل خود ( آنها) گناهکار است مگر دشمنی با امام ساده است؟ دشمنی با امام یعنی دشمنی با اجرای احکام اسلام و لگد کردن خون شهدا."
صانعی در ادامه گفت: " ارزش عالم و فقیه به ربانی بودنش است نه چیز دیگر. چند تا اصطلاح یاد گرفتن و حفظ کردن که کاری ندارد. مردم اگر دست یکی روحانی را می بوسند بخاطر این اصطلاحات نیست، مضافا بر اینکه جوانهای حوزه علمیه قم به مراتب بهتر از این آقایان اصطلاحات را بلدند."
وی همچنین با ذکر اینکه ما نیازی نداریم که بی . بی . سی برایمان مرجع پیدا کند، تصریح کرد: "ما مرجعی می خواهیم مثل حضرت امام(ره) که با یک فتوا استکبار را بیچاره کند."
صانعی در ادامه با عنوان کردن اینکه امروز با کلیات گفتم ولی فردا با جزئیات خواهم گفت، خطاب به مخاطبانش تصریح کرد: "اگر دست از فعالیتهای خود برنداشته و طلاب راه افتادند، گلایه نکنند."
وی همچینی در پایان از مسئولین حوزه خواست جلوی اینگونه افراد را بگیرند.
حال با توجه به این سخنان و دیدگاه های آقای صانعی در برهه ای که مورد تایید ملت و امام ملت بود، آیا حرکتهای اعتراضی اخیر طلاب حوزه علمیه قم به سوی دفتر وی درست مطابق با آن منش انقلابی و استکبار ستیزی سابق وی که مورد تایید امام(ره) و ملت بود، نمی باشد؟
آیا او که این روزها به دشمنان و استکبار و رسانه های آنها آگاهانه خدمت می کند، طبق سخنان گذشته خود از عدالت بیرون نرفته است و گنهکار نمی باشد؟
لازم بذکر است که آقای صانعی در ماجرای اغتشاشات بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، بر خلاف مشی سابقش مردم را ترغیب به اعتماد نمودن به رسانه های استکباری نمود و اظهار داشت: "کسي که به راديو و تلويزيون ايران توجه کند، هيچ چيزي از مسائل خبر ندارد. رسانههاي غربي را نگاه کنيد، ببينيد اينها چه ميکنند. ببينيد آقاي سازگارا (ضد انقلاب فراري) چه ميگويد؟ من ايشان را آدم متديني ميدانم! "
آیا غیر از این است که با تغییر رویه سالهای اخیر آقای صانعی و هم مسلکی او با ضدانقلاب و مصاحبه های متعدد وی با رسانه های بیگانه علیه نظام و انقلاب ، طبق اظهارات صریح گذشته اش، وی محکوم به خیانت و بی عدالتی گردیده است و به قطع در گناه رسانه های بیگانه و ایادی داخلی و خارجی آنها شریک می باشد.
گلن بک مجری یکی از شبکه های آمریکایی در اسرائیل گفت: رسانه های آمریکایی دروغ می گویند و محبوبیت اسرائیل را بازتاب نمی دهند [!!!] و ادعا می کنند که جهان مشروعیت اسرائیل را زیر سئوال برده است.»
به گزارش جام نیوز، رادیو اسرائیل در خبر شب گذشته 12 جولای(21 تیر) مدعی شد: «گلن بک مجری یکی از شبکه های آمریکایی گفت: رسانه های آمریکایی دروغ می گویند، اسرائیل بسیار محبوب است[!!!].»
این رسانه صهیونیستی افزود: «"گلن بک" ، که به اسرائیل آمده در مجمع نمایندگان "کنست" گفت: رسانه های گروهی آمریکا حقیقت را از اسرائیل پنهان می دارند و ادعا می کنند که جهان مشروعیت اسرائیل را زیر سئوال برده است. در حالی که چنین نیست و میلیون ها نفر در جهان اسرائیل و اسرائیلی ها را دوست دارند.»
این مجری آمریکایی تاکید کرد: «اگر هم اسرائیل صدها دلیل و مدرک در مورد حقانیت خود در قبال فلسطینی ها به رسانه های غربی ارائه کند، آنها دیدگاه منفی خود را در مورد اسرائیل تغییر نخواهند داد- اگر چه اسرائیل تنها نیست و میلیون ها طرفدار دارد.»
هر چند سخنان این گوینده آمریکایی در پی خوش خدمتی و چاپلوسی در پارلمان این رژیم مطرح شد ولی این اعتراف در آن پدیدار بود که حتی حامیان اصلی رژیم صهیونیستی نیز توان پنهان کردن نفرت جهان از این رژیم ندارند.»
عبدالکریم لاهیجی میگوید:از آنجا که هیچ مقام رسمی در ایران بازداشت یا حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان را تایید نکرده، سازمان ملل معتقد است که این دو نفر به همراه همسرانشان از نظر حقوقی ناپدید شده اند!!
به گزارش جام نیوز،به نقل از خبری که در سایت بالاترین درتاریخ21/4/90 منتشر شد، عبدلکریم لاهیجی حقوقدان حامی گروهک تروریستی منافقین، اظهار داشت :«پرونده رهبران جنبش سبز هماکنون در کمیتهی ناظر بر اجرای کنوانسیون ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل تحت بررسی است.»
لاهیجی تصریح می کند که «تا این لحظه مقامات جمهوری اسلامی چه در قوه قضاییه چه در قوه اجرایی هرگز صحبت از بازداشت آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان نکردهاند.
وی می افزاید: «در کنوانسیون مربوط به ناپدیدشدگان قهری، این عنوان را به وضعیت آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان میدهند،به همین خاطر ما کمیتهای را که ناظر بر اجرای این کنوانسیون است در جریان گذاشتیم، اطلاعات تکمیلی را به آنها دادیم که در چه تاریخی این عمل صورت گرفته، هویت این چهار نفر چیست و آخرین محل سکونتشان کجا بود.
گفتنی است سران فتنه تحت حمایت غربی ها و با همراهی رسانه های بیگانه، 8 ماه تمام در راستای براندازی نظام تمامی تلاش خود را بکار بستند و ضمن وارد نمودن میلیاردها تومان خسارت به اموال عمومی و خصوصی، باعث کشته و زخمی شدن جمعی از شهروندان تهرانی شدند.
نظام اسلامی نیز تا آنجا که ممکن بود در قبال فتنه گری موسوی و کروبی با رافت اسلامی برخورد کرد و سعی در بازگشت این افراد به نظام داشت اما عناد و لجاجت سران فتنه تا بدان جا پیش رفت که ملت ایران جهت حمایت از خیزش مردمی و اسلامی در مصر ، روز 22 بهمن سال گذشته به خیابان ها آمدند ولی موسوی و کروبی به بهانه حمایت از مردم مصر درمخالفت آشکار با نظام و مردم در روز 25 بهمن فراخوان تجمع دادند تا به خیال خام خود بتواند با استفاده از موج به راه افتاده در منطقه، دوباره آشوب و اغتشاش ایجاد نمایند که این اقدام آنها موجب خشم و انزجار افکار عمومی شد و حکومت اسلامی نیز برای ایجاد آرامش در فضای کشور و افکار عمومی مردم مجبور به حصر خانگی این آنها شد.
سایت گویانیوز طی مقاله ای آرزو کرد خاتمی هم زندانی شود تا شاید مثل تاج زاده سخنان اپوزیسیون خارج کشور را بی کم و کاست تکرار کند!
به گزارش جام نیوز، سایت گویا نیوز، امروز 13 جولای(22تیر) با اشاره به سخنان اخیر تاج زاده مبنی بر عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس در صورت عدم تحقق شرط های خاتمی نوشت: «قربانش بروم! فدایش بشوم! دورَش بگردم که تکلیف ما را روشن کرد؛ ما را از دست متلک های بادمجان دور قابچینان این طرفی نجات داد. سلاطون گرفتیم از بس حرف مان را از ترس این و آن قورت دادیم. کچل شدیم از بس دو دوزه بازی کردیم. مُردیم از بس دل گفت نکن، عقل گفت گور بابای دل، مگر از جان ات سیر شده ای، بکن عزیزم، بکن. حالا تاج زاده می گوید نکن و تمام. این را که الحمدلله قبول دارید؟ این یکی که انشاءالله تعالی مثل ما نفهم و نادان نیست؟ این یکی که خدا را شکر از صدر تا ذیل این حکومت را می شناسد و مثل ما حرف مزخرف نمی زند؟ اجازه می فرمایید از ایشان پیروی کنیم؟ اجازه می فرمایید اندرز ایشان را به گوش بگیریم؟»
این سایت ادامه داد: «قربانِ این زندان بروم که با آدم چه می کند. عجب آدمساز است این زندان. دانشگاهی ست که به آدم دکترای عقلانیت می دهد؛ دکترای خِرَد می دهد. این آقای خاتمی را هم کاش بگیرند مدتی ببرند اوین ببینیم بعد از آزادی چه می گوید. گفتارش حتما شنیدنی خواهد بود. قطعا نخواهد گفت که "آقا" ما را ببخش، ما هم تو را می بخشیم. قطعا نخواهد گفت مردم شریف! بفرمایید پای صندوق های رای چرا که کاچی بِه از هیچی اَست. قطعا نخواهد گفت مسیر اصلاحات از صندوق های رای می گذرد. تردید ندارم که خواهد گفت مسیر اصلاحات از تغییر رفتار حاکمان می گذرد. اگر این تغییر را خودشان مثل بچه ی آدم ایجاد کردند، که کردند؛ اگر نکردند، آن قدر باید فشار بیاوریم که بکنند. به زبان خوش شد چه بهتر؛ نشد، صبر می کنیم، خودمان را قوی می کنیم، وقت اش که رسید، خدمت شان می رسیم.»
گویانیوز افزود: «قربان آقای تاج زاده بروم که گفت وسط – مَسَط نداریم و فقط در انتخاباتِ آزاد باید شرکت کنیم. در صورتی که انتخاباتْ آزاد نباشد و اگر و مگر فراوان داشته باشد، داداش ما نیستیم؛ "آقا" ما نیستیم؛ دوست گرامی ما – شرکت – نِ – می – کُ – نیم (البته بعید نیست سخنان ایشان مثل سخنان خیلی های دیگر با تفسیرِ مفسرانِ سبز تبدیل شود به ما – شرکت – مــــــــــــــــــــی – کُ – نیم. شما تحریم کنندگان هم بروید برای خودتان جنبش راه بیندازید!»
این سایت در انتقاد به فتنه گران نوشت: «ولی... ولی... ولی امان از دست خودمان... امان از دست سادگی مان... امان از دست ترس های بی دلیل مان... امان از دست بر سر پیمان نماندن مان... می بینی رفتیم و رفتیم، رسیدیم به شب انتخابات، یک باره نظرمان عوض شد. مثل دفعات پیش که از ترس ناطق نوری، بدو بدو رفتیم به خاتمی رای دادیم... از ترس احمدی نژاد، بدو بدو رفتیم به هاشمی رفسنجانی رای دادیم... باز از ترس احمدی نژاد بدو بدو رفتیم به مهندس موسوی رای دادیم...»
این سایت با تاکید بر اینکه تاج زاده سخنان اپوزیسیون خارج کشور را تکرار کرده است، ادامه داد: «خدا را شکر که آقای تاج زاده –البته با درجه ی غلظتِ کمِ ناشی از حضور در زندان- به آقای واحدی و آقای گنجی و آقای سازگارا و آقایان دیگری که به قول بعضی ها، "سنگ کف رودخانه" نیستند پیوست و مثل خیلی از ما به طور منطقی و هماهنگ با قوانین طبیعت در شیب تند سرعت گرفت و خوشبختانه ایشان نه کسی است که دیر آمده باشد و نه کسی است که بخواهد زود برود. ریگ هم نیست، ماشاءالله برای خودش تخته سنگی است! خب. امشب را راحت می خوابم. خیال ام از بابت انتخابات راحت شد. هر کس هم بپرسد رای می دهی یا نمی دهی، می گویم ما که عددی نیستیم؛ از آن که در زندان است و از زمان انتخابات تا حالا در حال زجر کشیدن است و خودش چند دوره مسئول برگزاری انتخابات بوده بپرسید، هر چه او بگوید ما می گوییم سمعاً و طاعتاً. آخییییییییییییییش!»
البته نویسنده این مقاله توضیح نداد چگونه کسی که خودش برگزار کننده انتخابات در جمهوری اسلامی بوده حالا انتخابات را زیر سوال می برد و مدعی است در آن آزادی نیست؟!اساساً چگونه افرادی همچون تاج زاده و ... در 8 سالی که در مسند قدرت بوده اند چنین ادعاهایی را مطرح نمی کردند ولی حالا که بخاطر اعمال خود از سوی مردم با نه بزرگ مواجه شده اند و قدرت را از دست داده اند برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور این گونه به اتهام زنی علیه مسئولین جمهوری اسلامی اقدام می کنند و به هر ریسمانی چنگ می زنند؟!
سایت گویانیوز طی مقاله ای آرزو کرد خاتمی هم زندانی شود تا شاید مثل تاج زاده سخنان اپوزیسیون خارج کشور را بی کم و کاست تکرار کند!
به گزارش جام نیوز، سایت گویا نیوز، امروز 13 جولای(22تیر) با اشاره به سخنان اخیر تاج زاده مبنی بر عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس در صورت عدم تحقق شرط های خاتمی نوشت: «قربانش بروم! فدایش بشوم! دورَش بگردم که تکلیف ما را روشن کرد؛ ما را از دست متلک های بادمجان دور قابچینان این طرفی نجات داد. سلاطون گرفتیم از بس حرف مان را از ترس این و آن قورت دادیم. کچل شدیم از بس دو دوزه بازی کردیم. مُردیم از بس دل گفت نکن، عقل گفت گور بابای دل، مگر از جان ات سیر شده ای، بکن عزیزم، بکن. حالا تاج زاده می گوید نکن و تمام. این را که الحمدلله قبول دارید؟ این یکی که انشاءالله تعالی مثل ما نفهم و نادان نیست؟ این یکی که خدا را شکر از صدر تا ذیل این حکومت را می شناسد و مثل ما حرف مزخرف نمی زند؟ اجازه می فرمایید از ایشان پیروی کنیم؟ اجازه می فرمایید اندرز ایشان را به گوش بگیریم؟»
این سایت ادامه داد: «قربانِ این زندان بروم که با آدم چه می کند. عجب آدمساز است این زندان. دانشگاهی ست که به آدم دکترای عقلانیت می دهد؛ دکترای خِرَد می دهد. این آقای خاتمی را هم کاش بگیرند مدتی ببرند اوین ببینیم بعد از آزادی چه می گوید. گفتارش حتما شنیدنی خواهد بود. قطعا نخواهد گفت که "آقا" ما را ببخش، ما هم تو را می بخشیم. قطعا نخواهد گفت مردم شریف! بفرمایید پای صندوق های رای چرا که کاچی بِه از هیچی اَست. قطعا نخواهد گفت مسیر اصلاحات از صندوق های رای می گذرد. تردید ندارم که خواهد گفت مسیر اصلاحات از تغییر رفتار حاکمان می گذرد. اگر این تغییر را خودشان مثل بچه ی آدم ایجاد کردند، که کردند؛ اگر نکردند، آن قدر باید فشار بیاوریم که بکنند. به زبان خوش شد چه بهتر؛ نشد، صبر می کنیم، خودمان را قوی می کنیم، وقت اش که رسید، خدمت شان می رسیم.»
گویانیوز افزود: «قربان آقای تاج زاده بروم که گفت وسط – مَسَط نداریم و فقط در انتخاباتِ آزاد باید شرکت کنیم. در صورتی که انتخاباتْ آزاد نباشد و اگر و مگر فراوان داشته باشد، داداش ما نیستیم؛ "آقا" ما نیستیم؛ دوست گرامی ما – شرکت – نِ – می – کُ – نیم (البته بعید نیست سخنان ایشان مثل سخنان خیلی های دیگر با تفسیرِ مفسرانِ سبز تبدیل شود به ما – شرکت – مــــــــــــــــــــی – کُ – نیم. شما تحریم کنندگان هم بروید برای خودتان جنبش راه بیندازید!»
این سایت در انتقاد به فتنه گران نوشت: «ولی... ولی... ولی امان از دست خودمان... امان از دست سادگی مان... امان از دست ترس های بی دلیل مان... امان از دست بر سر پیمان نماندن مان... می بینی رفتیم و رفتیم، رسیدیم به شب انتخابات، یک باره نظرمان عوض شد. مثل دفعات پیش که از ترس ناطق نوری، بدو بدو رفتیم به خاتمی رای دادیم... از ترس احمدی نژاد، بدو بدو رفتیم به هاشمی رفسنجانی رای دادیم... باز از ترس احمدی نژاد بدو بدو رفتیم به مهندس موسوی رای دادیم...»
این سایت با تاکید بر اینکه تاج زاده سخنان اپوزیسیون خارج کشور را تکرار کرده است، ادامه داد: «خدا را شکر که آقای تاج زاده –البته با درجه ی غلظتِ کمِ ناشی از حضور در زندان- به آقای واحدی و آقای گنجی و آقای سازگارا و آقایان دیگری که به قول بعضی ها، "سنگ کف رودخانه" نیستند پیوست و مثل خیلی از ما به طور منطقی و هماهنگ با قوانین طبیعت در شیب تند سرعت گرفت و خوشبختانه ایشان نه کسی است که دیر آمده باشد و نه کسی است که بخواهد زود برود. ریگ هم نیست، ماشاءالله برای خودش تخته سنگی است! خب. امشب را راحت می خوابم. خیال ام از بابت انتخابات راحت شد. هر کس هم بپرسد رای می دهی یا نمی دهی، می گویم ما که عددی نیستیم؛ از آن که در زندان است و از زمان انتخابات تا حالا در حال زجر کشیدن است و خودش چند دوره مسئول برگزاری انتخابات بوده بپرسید، هر چه او بگوید ما می گوییم سمعاً و طاعتاً. آخییییییییییییییش!»
البته نویسنده این مقاله توضیح نداد چگونه کسی که خودش برگزار کننده انتخابات در جمهوری اسلامی بوده حالا انتخابات را زیر سوال می برد و مدعی است در آن آزادی نیست؟!اساساً چگونه افرادی همچون تاج زاده و ... در 8 سالی که در مسند قدرت بوده اند چنین ادعاهایی را مطرح نمی کردند ولی حالا که بخاطر اعمال خود از سوی مردم با نه بزرگ مواجه شده اند و قدرت را از دست داده اند برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور این گونه به اتهام زنی علیه مسئولین جمهوری اسلامی اقدام می کنند و به هر ریسمانی چنگ می زنند؟!
یکی از کاربران سایت بالاترین نوشت: «تعداد لینک های مخالف با این سازمان [منافقین] در روز 1000 مرتبه از لینک های مخالف با حاکمیت در ایران بیشتر است.»
به گزارش جام نیوز، یکی از کاربران سایت بالاترین نوشت: «چند خط بیشتر نمی نویسم تا همه مطلب را بخوانید و بعد در مورد نظر من تصمیم گیری کنید. من مجاهد نیستم و هیچگونه تعلق فکری هم به این سازمان ندارم. اما روندی را در بالاترین شاهد هستم که ادامه آن دستاوردهای مضری را به همراه دارد. عده ای در سایت بالاترین، شدیدا شروع به فعالیت علیه سازمان مجاهدین کرده اند و مرحله به مرحله سعی دارند تا با تبلیغ علیه این سازمان به مقاصد خویش دست بیابند.»
این کاربر ادامه داد: «متاسفانه به علت عدم آگاهی برخی کاربران صادق که مخالف این سازمان هستند، فرصت برای مطرح شدن این لینک ها ایجاد می شود به طوری که اکنون در روز، تعداد لینک های مخالف با این سازمان 1000 مرتبه از لینک های مخالف با با حاکمیت در ایران بیشتر است. این عدم توجه تا جایی ادامه پیدا کرد که چندی پیش شخصی جرات زدن تیتری با عنوان " من یک تار موی [آیت الله] خامنه ای را به 100 مسعود رجوی نمی دهم" را پیدا کرد و بدینوسیله برای [آیت الله] خامنه ای مشروعیت خرید!»
وی در توصیه ای به کاربران بالاترین افزود: «از دوستان خواهش دارم تا برای جلوگیری از سو استفاده های بعدی، با حفظ عقیده ی شخصیشان در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران، (چه مخالف یا موافق) مواظب لینک های هدفدار باشند. و مجال حرکت به فرصت طلبان را ندهند.»
برنامه «به عبارت دیگر »شبکه بی بی سی که معمولا از مهمان هایی ویژه دعوت می کند این بار از علیرضا نوری زاده برای حضور در این برنامه دعوت کرد.
به گزارش جام نیوز، شبکه بی بی سی فارسی در تاریخ 21تیرماه علی رضا نوری زاده در برنامه «به عبارت دیگر» بی بی سی فارسی حاضر شد. او که درپی جبران رسوایی خود پس از پروژه مدحی به شبکه گردی رو آورده، با اشاره به این که «من به همین سادگی حرف نمی زنم»، در این برنامه اعتراف کرد: «البته گاهی از اوقات کسانی پیدا می شوند که کلاه سرم می گذارند یکی از این آقایان همین آقای مدحی است!»
در ادامه عنایت فانی مجری بی بی سی ،خطاب به نوری زاده گفت: «شما اخباری را ادعا می کنید اما باید برای آن هم سندی ،مدرکی ارائه کنید ، این که نمی شود بدون مدرک حرف بزنید.».
وی در پاسخ، تلاش کرد که گذر زمان را شاهدی برای راستی ادعاهای خود معرفی کند و افزود: «گذر زمان ادعاهای بنده را ثابت خواهد کرد.»
البته حمایت های بی دریغ او از سردار محمد رضا مدحی هم گواه همین گذر زمان است که ادعای او راثابت کرد.
سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت:
خاندان و نیاکان آیتالله سید علی خامنهای از دو سو، هم پدر و هم مادر، خاندانی مبارز و موثر در تحولات سیاسی اجتماعی بودهاند. خاندان پدری آیتالله خامنهای در آذربایجان در عرصه سیاسی اجتماعی حضور موثر داشتهاند؛ از آن جمله بزرگانی چون آیتالله سید جواد خامنهای (پدر مقام معظم رهبری). جالب آنکه عقدنامه شهید شیخ محمد خیابانی در کتابخانه شخصی آیتالله خامنهای موجود است. ضمن آنکه دستنوشتههای آقا سید محمد پیغمبر از فعالان دوره مشروطیت در آذربایجان نزد ایشان است.
آیتالله خامنهای از جانب مادر نیز در خاندانی جلیلالقدر در عرصه علم و فقاهت و مجاهده قرار دارند. مادر معظمله فرزند آیتالله سید هاشم میردامادی معروف به نجفآبادی یا نجفی است. سلسله اجداد مادری آیتالله خامنهای با سی و چند واسطه به امام جعفر صادق(ع) میرسد. خاندان جلیلالقدر نیاکان مادری مقام معظم رهبری بزرگانی چون علامه میرمحمد اشرف، صاحب کتاب «فضایلالسادات» و میرمحمدباقر داماد سرسلسله خاندان بزرگ میرداماد، دانشمند و فیلسوف معروف عصر صفویند.
آیتالله سیدهاشم نجفآبادی در سال ۱۳۰۳ هجری قمری در نجف اشرف به دنیا آمد و پس از طی مقدمات و تحصیل نزد بزرگان فقه شیعه به مشهد مقدس منتقل و ساکن شدند. همسر دوم آیتالله سید هاشم نیز از خاندان معروف سادات «مقبره» از سادات جلیلالقدر خوی در آذربایجان بود. آیتالله سید هاشم نجفآبادی اهل ذوق و عرفان بود. ایشان محضر عرفایی چون سید احمد کربلایی و سید مرتضی کشمیری را درک کرده بود.
به تصریح مقام معظم رهبری بین پدر (آیتالله سید جواد خامنهای) و آیتالله سید هاشم نجفآبادی (پدربزرگ) این زهد و عرفان وجهی مشترک بود.۱
آیتالله سید هاشم نجفآبادی پدربزرگ آیتالله خامنهای علیرغم مقام علمی، عرفانی، زهد و تقوا در تحولات سیاسی - اجتماعی مشهد حضوری فعال داشت. از آن جمله حضور در قیام مسجد گوهرشاد است اما این حضور و شرکت کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو اطلاعاتی که ارائه میشود جامع و مانع نیست و در آینده تکمیلتر خواهد شد.
پس از عزیمت آیتالله العظمی قمی از مشهد به تهران برای مذاکره رو در رو با رضاشاه جهت جلوگیری از کشف حجاب در مشهد و حبس توسط نظمیه، مردم مشهد به اعتراض در مسجد گوهرشاد جمع شدند. پس از سخنرانیهای شدید اللحن بهلول در حضور مردم در مسجد گوهرشاد، مامورین رضاخان مردم را در حرم رضوی(ع) به گلوله بستند. در پی حمله اولیه مامورین و کشتار عدهای از مردم، علما و مراجع مشهد طی تلگرافی اعتراضآمیز ضمن محکوم کردن کشتار مردم شرح ماوقع را به شاه گزارش کردند. در این تلگراف قید شده بود که «در اثر کثرت مقتولان در صحن مقدس و ورود گلولهها بر ایوان مقصوره و بقعه منوره، ازدحام ملت زیاد است و ما فعلا در مسجد گوهرشاد هستیم».
در ادامه علمای مشهد خواستار آزادی آیتالله قمی و موقوف شدن بیحجابی و کلاه پهلوی شدند. امضاکنندگان از آیات عظام سید یونس اردبیلی، شیخ هاشم قزوینی، سید هاشم نجفآبادی، سید عبدالله شیرازی، سید علیاکبر خویی ـ پدر آیتالله العظمی ابوالقاسم خویی - حاج میرزا حبیب ملکی و سید علی سیستانی و شیخ آقا بزرگ شاهرودی بودند.
اداره تلگراف به دستور والی خراسان از ارسال تلگراف به تهران جلوگیری و تلگراف به جای دربار به نظمیه کل ارسال شد.۲ رضاشاه پس از اطلاع از اقدام علما دستور دستگیری آنها را صادر کرد و پس از قتل عام خونین مردم در مسجد گوهرشاد نظمیه مشهد به سرعت علمای فوقالذکر را دستگیر کرد. بر اساس اسناد، علمای فوقالذکر از جمله آیتالله سید یونس اردبیلی و آیتالله سید هاشم نجفآبادی دستگیر و به تهران اعزام میشوند و مدتی را در زندان به سر میبرند.
در اواخر شهریور سال ۱۳۱۴ در سندی قید شد که این علما - که تلگراف اعتراضآمیز را امضا کرده بودند- با اخذ التزام مراجعت به محلهای اولیه خود مرخص و شهربانی موظف به مراقبت از اعمال آنهاست.۳ سند دیگری حکایت از دستور تبعید علمای دستگیر شده به اوطان خود و نقاط دیگر میدهد.۴ در سندی دیگر اداره آگاهی تهران به دستور رضاشاه ـ حسبالامر ـ موظف میشود طی ۴۸ ساعت تحتالحفظ آیتالله سید یونس اردبیلی را به اردبیل و آیتالله سید هاشم نجفآبادی را به جای قزوین به سمنان روانه کند.۵
«به تاریخ ۱۴/۹/۱۴ [۱۳]، وزارت داخله، نمره ۱۰۰۹، اداره کل شهربانی، اداره آگاهی: عطف به یادداشت مورخه ۹/۹/۱۴[۱۳] که ابلاغ فرموده بودند سید یونس اردبیلی و هاشم در عرض ۴۸ ساعت به اردبیل و سمنان اعزام شوند طبق راپورت شعبه منافیات، سید یونس با جواز نمره (۱۷۸۷۱) ۱۱/۹/۱۴ به اردبیل و هاشم نجفی با جواز نمره (۱۷۸۶۰) ۱۱/۹/۱۴ به سمنان عزیمت نمودند.
کفیل اداره آگاهی، سمیعی[امضا]»۶ پس از سپری شدن مدت محکومیت، تا مدتها آیتالله سید هاشم نجفآبادی از بازگشت به مشهد ممنوع بود. در صورت اسامی علمای دستگیر شده، در مقابل نام وی نوشته شده است: «اجازه داده شده است جزء مشهد هر کجا که مایل است بماند».۷
آیتالله سید یونس اردبیلی پس از شهریور ۱۳۲۰ اجازه خروج از اردبیل را یافت و پس از سقوط دیکتاتوری رضاخان به مشهد بازگشت. رضاشاه و عمال او در جریان کشف حجاب که رویارویی با هویت ملی و مذهبی مردم ایران بود علاوه بر قتل عام مردم در مسجد گوهرشاد که تعداد دقیق آن هیچگاه روشن نشد علما و روحانیون مبارز مشهد را دستگیر، زندانی و تبعید کردند تا جایی که شهادت آیتالله آقازاده به عنوان جنایتی دیگر در پرونده رضاشاه ثبت شد.
پارلمان ایتالیا در اقدامی در حمایت از فعالیت های تروریستی، به سرکرده گروهک تروریستی منافقین اجازه داد در این نهاد حضور یابد.
به نقل از آسوشیتدپرس، "مریم رجوی" سرکرده گروهک تروریستی منافقین روز گذشت
:: بازدید از این مطلب : 408
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4