نوشته شده توسط : من

مهدی هاشمی در راه ایران/رایزنی با هاشمی

 

 
مهدی هاشمی رفسنجانی که شهریورماه سال ۸۸ پس از افشای پرونده امنیتی وی در فتنه از کشور گریخت، قرار است طی روزهای آینده به کشور بازگردد.
  وی که به بهانه ادامه تحصیل به لندن رفت، بارها از سوی مراجع قضایی برای پاسخگویی به اتهامات وارده، برای حضور در دادگاه احضار شده است.

یک منبع مطلع با بیان این مطلب به جوان گفت: بعد از رایزنی‌های فراوان و تلاش دستگاهای امنیتی و قضایی وی پذیرفته به محض ورود به ایران، خود را در اختیار نیروهای امنیتی قرار دهد. گفته می‌شود، هاشمی رفسنجانی نیز پذیرفته است که فرزندش پس از ورود به کشور دادگاهی شود. این درحالی است که با توجه حجم قابل توجه پرونده‌های مستند موجود در دستگاه‌های امنیتی و مطالبه مردم برای برخورد با وی، راه اعمال نفوذ مجدد در پرونده او عملاً بسته خواهد شد.

 

ذوق‌زدگی ضدانقلاب از رای نیاوردن دو نماينده

 

 
روز گذشته شمارش آرای حوزه انتخابیه تهران تمام و چهره های منتخب مشخص شدند. جاماندن برخی از نمایندگان مطرح مجلس هشتم از ورود به مجلس بعدی، از نکات مهم انتخابات روز جمعه بود که البته بازتاب قابل توجهی هم در برخی رسانه های ضدانقلاب داشت.

، در این راستا، یکی از سایت های فتنه گر در گزارشی به ابراز خوشحالی از عدم ورود حسین فدایی، نائب رئیس کمیسیون اصل 90 و پرویز سروری٬ عضو كميسيون امنيت ملي و سياست خارجي مجلس هشتم پرداخت.


سایت اپوزیسیون دیگربان در این باره نوشت: حسین فدایی و پرویز سروری٬ دو نماینده‌ای که پشت پرده سرکوب‌ اعتراض‌های مردمی(فتنه آمریکایی- اسرائیلی) سال ۱۳۸۸ قرار داشتند٬ از ورود به مجلس نهم بازماندند.

به نوشته این سایت، "رسانه‌های محافظه‌کار از این نماینده مجلس (فدایی) به عنوان نخستین فرد در جمهوری اسلامی یاد می‌کنند که اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ را پیش‌بینی کرده بود."

در ادامه این گزارش از فدایی به عنوان "سخنگوی غیررسمی سیاست‌های استراتژیک نظام جمهوری اسلامی" نام برده شده است.

سایت مذکور همچنین با اشاره به نقش فعال پرویز سروری در مقابله با فتنه 88 نوشته است: پرویز سروری دیگر نماینده مجلس و از سرداران سابق سپاه پاسداران نیز در این دوره از انتخابات به سرنوشت حسین فدایی دچار شده است.

ذوق زدگی ضدانقلاب از عدم موفقیت فدایی و سروری در انتخابات روز جمعه موضوعی طبیعی و واکنشی به نقش اثرگذار این 2 نماینده مطرح مجلس در مقابله به فتنه آمریکایی-صهیونیستی 88 تلقی می شود اما در همین حال برخی محافل و رسانه های داخلی از ناکامی این 2 نماینده ابراز خوشحالی کرده اند که اقدامی قابل تامل به نظر می رسد.

 
 
 
////////////////////////////////////////////////////////
رهبرانقلاب در بازديد از نمایشگاه كتاب تهران:
در موضوع کتاب به تولیدات امتداددار نیازمندیم/ دولت موانع نشر کتاب و گرانی کاغذ را برطرف کند

حضرت آيت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یكشنبه)  به مدت 2 و نيم ساعت از بيست و پنجمين نمايشگاه بين المللی كتاب بازديد كردند.

در اين ديدار كه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی نيز حضور داشت، مسئولان غرفه ها، توضيحات لازم را درخصوص كتابهای ارائه شده، بيان كردند و رهبر انقلاب اسلامی در جريان تازه های نشر قرار گرفتند.
 
 
رهبر انقلاب اسلامی سپس در جمع تعدادی از ناشران حاضر در نمايشگاه بين المللی كتاب با اشاره به استقبال بسيار خوب مردم از نمايشگاه كتاب تأكيد كردند: بايد بگونه ای برنامه ريزی شود كه فضای كتابخوانی در كشور توسعه و تعميق پيدا كند.
 
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان كردند: بايد با يك برنامه ريزی دقيق و تعيين اهداف مرحله ای، در هر سال همگام با برگزاری نمايشگاه كتاب و افزايش جمعيت بازديد كننده، در فضای كتابخوانی كشور نيز پيشرفت چشمگيری بوجود آيد.
 


 
ايشان با تأكيد بر لزوم ارزيابی محتوايی هر ساله نمايشگاه كتاب بوسيله افرادی كارشناس و صاحب صلاحيت، افزودند: اين ارزيابی نشان خواهد داد كه آيا هر دوره نمايشگاه كتاب از نظر محتوا، نسبت به دوره قبل، تغيير و رشد داشته است يا خير.
 
رهبر انقلاب اسلامی، برطرف كردن برخی موانع توليد و نشر كتاب را يادآور شدند و تأكيد كردند: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بايد با كمك دولت، اين موانع بويژه موضوع گرانی كاغذ را برطرف كند.
 
حضرت آيت‌الله خامنه‌ای توليد كاغذ در كشور را از جمله توليدات امتداد دار خواندند و خاطرنشان كردند: مهمترين توليد ملی، توليد امتداددار است و با برطرف شدن مشكلات كارخانه های كاغذ، قطعاً راه برای كتابخوانی بيشتر و ارزان شدن قيمت كتاب، باز می شود.
 

 
ايشان همچنين با تأكيد بر اينكه موضوع ترجمه، جاده ای يكطرفه نيست افزودند: دولت بايد زمينه ای فراهم كند تا توليدات خوب كتاب در كشور از جمله در بخش های مذهبی، تاريخی، ادبيات و علوم، به زبان های مختلف ترجمه و در معرض ديد جهانيان قرار گيرند.
 
رهبر انقلاب اسلامی در پايان، موضوع ويراستاری و صحيح بودن متون كتابها از لحاظ دستور زبان فارسی و كتاب آرايی و شكل ظاهری كتاب ها را مهم خواندند و خاطرنشان كردند: يكی از كارهای ضروری در چرخه توليد و عرضه كتاب، ساماندهی توزيع و ايجاد فروشگاههای زنجيره ای كتاب است.
 
پيش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، تعدادی از ناشران در سخنانی به بيان ديدگاه‎های خود در موضوعات مختلف كتاب و كتابخوانی پرداختند.
 
پيشنهاد تأسيس شورای عالی كتاب و راديو كتاب، تأسيس فروشگاه‌های بزرگ زنجيره ای كتاب، شفاف نبودن قوانين مميزی كتاب، مشكلات مربوط به سيستم توزيع كتاب، لزوم تبليغ و ترويج مناسب و گسترده كتاب، موضوع گرانی كاغذ و تأثير آن بر قيمت كتاب، و ضرورت توجه جدی تر به مقوله توليد كتاب های كودك و نوجوان در كشور از جمله مسايلی بودند كه ناشران در سخنان خود به آنها اشاره كردند.
 

 

کی باید ریخت و پاش‌های انتخاباتی را ببینیم؟


 

فرشته صادقی در وبلاگ "عصر بی‌گناهی" نوشته است:

وقتش نرسیده قانون انتخابات در ایران به گونه ای بازنویسی شود که هزینه‌های دقیق هرکاندیدا و محل بودجه تبلیغاتی او کاملا روشن و شفاف اعلام شود تا دیگر شاهد ریخت و پاش های بی‌حساب و کتاب سبزها در انتخابات ۸۸ و شهردار کنونی تهران در سال ۸۴ و چند روز اخیر جبهه متحد در تهران نباشیم؟ متصدی این موضوع چه کسی خواهد بود؟ دولت یا مجلس؟ و کدام نماینده‌های مجلس؟


 

اپوزیسیون فکاهی با طرح "تک رای به مطهری"


 

داریوش سجادی در وبلاگ "سخن" نوشت:

مدت هاست که حکایت اپوزیسیون جمهوری اسلامی با درنوردیدن مرزهای تراژدی به سطوح کمدی آن هم در مبتذل ترین شکل ممکن رسیده!

برجسته ترین نمونه در دسترس آن ماجرای پیشنهاد «مهدی خزعلی» بود که قبل از دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی، حاملان جنبش سبز را نوید داد که برخلاف دور نخست که ایشان انتخابات را تحریم کرد و تحقیقاً و به شهادت ایشان و جمعی دیگر از متوهمین این تحریم با موفقیت اجرا شد!!! این بار فرمودند: شهروندان تهرانی این بار بجای تحریم، بالاتفاق در انتخابات شرکت کرده اما تنها به «علی مطهری» رای دهند.

منطق این امریه ناظر بر آن بود که حاملان جنبش سبز در تهران در یک رفتار بدون ریسک و خطر و بهداشتی و مدنی روز انتخابات پای صندوق رای حاضر شده و با انباشت آرای خود بنام علی مطهری اولاً نماینده ای که نسبتاً با مواضع ایشان نزدیک است را با آرائی بالا به مجلس می فرستند و ثانیاً با توجه به حجم آرای یحتمل بالای 3 میلیونی (با توجه به جمعیت بالای 3 میلیونی سبزها در تهران به استناد راه پیمائی 25 خرداد 88 و ایضاً با مفروض دانستن این اصل که جمیع آن 3 میلیون سبز گوش به فرمان جناب خزعلی مترصد رسیدن امریه های عملیاتی اند) که به نام مطهری در صندوق ها ریخته خواهد شد جنبش سبز با بهداشتی ترین شکل ممکن دست به یک مانور قدرت مثال زدنی در مقابل حکومت خواهد زد مبنی بر آن که: ما هستیم! خیلی هم هستیم! این هم سندش (آرای مکتسبه علی مطهری)

علی ایحال بعد از این پیشنهاد کورتکس سوز بود که جماعت سبز از یمین و یسار به تکاپو افتادند و عده ای بر له و عده ای بر علیه آن وارد میدان شدند.

ابتدا مسعود بهنود (به استعداد مشاور اعظم اش ابراهیم نبوی) تواضع به خرج داد و خطاب به امت سبزش فرمود:
امریه قبلی من مبنی بر تحریم انتخابات حاذقانه نبود و اشتباه کردم اما این بار شرکت در انتخابات و دادن تک رای به مطهری را تجویز می کنم.

و لابد امت ایشان هم فرمودند: لبیک ـ الهم لبیک!

بعد از آن بود که دومین رهبر اپوزیسیون (مجتبی واحدی) وارد میدان شد اما این بار از موضع مخالفت با طرح مزبور فریاد شماتت خود را بر سر خزعلی کشید که: ای عوام! این چه دستور نابخردانه ای است که داده ای؟ متوجه نیستی که در فردای انتخابات حکومت جمیع آرای میلیونی مطهری را بنام خود و نامزدهای خود واریز کرده و حضور میلیونی مردم در تهران را بنام خود و مشروعیت مردمی خود سند می زند؟

ایضاً مشاهده شد دومین رهبر فرهمند جنبش سبز نیز از پاریس (بابک داد) بمیدان آمد و ضمن آرام باش دادن به توده های میلیونی جنبش سبز در تهران، از موضع مجتبی واحدی زبان شماتت بر خزعلی گشود که: سیاست و مبارزه سیاسی رموز و آئینی دارد نباید چنین ناپخته امت میلیونی سبزها را به حرکت درآورد!

فرض ثابت در جمیع فرمایشات رهبران فرهمند اپوزیسیون در قبال طرح مزبور آن بود که:

ـ جنبش سبز در تهران پایگاهی میلیونی دارد.
ـ پایگاه میلیونی جنبش سبز گوش بفرمان ایشان مترصد عملیاتند.
ـ طرح مزبور بدلیل شدت بهداشتی و بی خطر ومدنی بودنش بدون تردید مورد اقبال امت این رهبران قرار گرفته و حکومت در روز انتخابات زیر گام های میلیونی و خرد کننده سبزها به لرزه خواهد افتاد.

خلاصه ـ انتخابات برگزار شد و علی مطهری با کسب 380653 رای!!! از میان بالغ بر شش میلیون شهروند حائز شرایط رای دادن در تهران وارد مجلس شد!!!

شیرین ترین بخش این کمدی آنجا بود که مهدی خزعلی در فردای اعلام نتایج انتخابات در وبلاگ خود با اعتماد بنفسی مثال زدنی نوشت:

«این نشان موفقیت طرح " تک رأی " و ثبت یک پیروزی برای منتقدین و معترضین است.این پیروزی را به فال نیک گرفته و آن را ذخیره تلاش مدنی گسترده تر برای انتخابات یازدهم ریاست جمهوری قرار می دهیم.از هم اکنون باید به فکر سازماندهی و جذب نیرو برای " جبهه آزادی" بود. من صمیمانه از همه دوستانی که بر خلاف میل باطنی شناسنامه شان را برای ثبت فریاد اعتراض شان ممهور به مهر انتخابات کردند، سپاسگزارم ... پیروزی از آن ماست»
بر این اساس و با شناخت چنین اپوزیسیون فکاهی است که همواره گفته ام:

تا اطلاع ثانوی بقای جمهوری اسلامی تضمین شده است و باید آن اپوزیسیون را در دیدن خواب های شیرین و رنگی اش راحت گذاشت!


 

سرشار: صادق هدایت سنگ فرش خیابان‌های پاریس را بوسید


 

محمدرضا سرشار روز گذشته در نمایشگاه کتاب: صادق هدایت برخلاف آنچه گفته می‌شود، از وطن و مردم خودش متنفر بود/ در میان نویسنده‌های معاصر تا این حد شیفتگی به غرب نمی‌بینیم/ یکی از دوستانش نقل می‌کند، یک بار که پاریس رفته بود، سنگ فرش‌ خیابان را بوسید.

به گزارش «نسیم»، این نویسنده و منتقد ادبی که روز گذشته در غرفه کانون اندیشه جوان در نمایشگاه کتاب حضور یافته بود در بخش‌های دیگری از اظهارات خود افزود:

-در طول این 65 سال از هدایت شبه اسطو ره ای دروغین ساخته اند. در طول سی سالی که از مرگ هدایت می گذرد ده ها برابر کتاب های خود هدایت در باره آثارش کتاب نوشته شده است. این یک جریان کاملا ساخته و پرداخته استکبار است.

- صادق هدایت نویسنده ای معمولی است که از میان آثارش تنها دو سه تای آن ها هنوز قابل خواندن است، سگ ولگرد و داش آکل از آن دسته اند. بقیه ارزش خواندن ندارند. اینکه درباره او زیاد نوشته شده و گفته می شود به خودی خود شاید موضوع مهمی نباشد اما هدایت در طول این سالها به بایگانی کتاب خانه ها سپرده شده است یعنی جوانی به میل خود حاضر نبود هدایت بخواند.

- در دولت اصلاحات عمده کارهای هدایت توسط ناشران تجدید چاپ شد. یک علتش البته این بود که این کتاب ها حق التالیف نداشتند. یک علت دیگرش هم این بود که سا لها برخی کتاب های هدایت اجازه چاپ نداشتند. اما سال 82 زمانی که به یکباره BBC اعلام کرد امسال صدمین سال تولد هدایت است، مرده را دوباره از قبر بیرون کشیدند. عمده کتاب های هدایت در این سال ها خوانده شد.

- هدایت چیز هایی دارد که به کار برخی می آید. یکی از آنها شیفتگی هدایت به فرهنگ و ادبیات فرانسه است. یکی از دوستان او در فرانسه می گوید او یک بار که به پاریس آمد خم شد و سنگ فرش های خیابان را بوسید.

- او فردی بود که به خصوص در سال های پایانی عمرش به شدت شیفته غرب و به طور خاص فرانسه بود و بر خلاف تبلیغی که می شود، به شدت متنفر از وطن و مردم خودش بود. در میان نویسنده های معاصر تا این حد شیفتگی به غرب نمی بینیم. هدایت به همین خاطر پاریس را به عنوان محل خودکشی برگزید. خودکشی هم در شهرتش نقش به سزایی داشت.

- در هدایت نیست انگاری نیز به میزان زیادی موجود است. نویسندگانی زیادی هم نداریم که اینگونه به اسلام تاخته باشند. تقریبا در همه آثارش با بهانه و بی بهانه اهانت و کنایه ای به مسلمان ها دارد. این ها از دلایل شهرت وی هستند و اینکه روشنفکری روی او دست گذاشته است.

- داستان نویسی با آنکه هنری آموختنی است ، آموختنش کار هرکسی نیست. در میان کسانی که داستان نویسی تدریس می کنند نمی توانیم 5 نفر بیابیم که با اطمینان این راه را پیموده باشند. بنابراین کلاسهای داستان‌نویسی اگر ذوق جوانان را کور نکند خیلی کمکی هم نمی تواند بکند.

- در نسل جوان، ما باید بیشترین تمرکز را روی آموزش داشته باشیم. گفته می شود در هر دوره آموزش هنری مثلا در سطح کارشناسی اگر حتی دو نفر هنرمند بیرون بیاید، آن دوره پر ثمر بوده است. بیشتر دانش آموختگان هنر، کارمند هنر می شوند.

- در دوره های آموزشی مشخص نیست افراد چقدر زمینه های لازم را دارند. در برخی دوره ها که ما داشتیم سعی میکردیم با سخت گیری افراد را وارد کلاس کنیم که نتیجه هم گرفته ایم. یعنی چندین داستان نویس خوب تا کنون داشته ایم که کتاب هایی را منتشر کرده اند یا کتاب هایی را در راه دارند. برخی هم در نقد داستان وارد شده اند که بسیار خوبند. من در نسل جوان امید زیاد می بینم.

- نبودن بوم ایرانی و اسلامی در داستان‌ها ناشی از تجربه ضعیف اجتماعی نویسندگان ما است. نسل نویسنده امروز ما عمدتا از خانواده های مرفه تر بوده اند که به همین دلیل تجربه های اجتماعی عمیق نداشته اند. آنها در بزرگ سالی باید سراغ تجربه های زندگی می رفتند و کسب می کردند. مثلا همینگوی به خواست خودش در دو جنگ جهانی شرکت کرد و سفر ها و داستان های زیادی در زندگی داشت. جک لندن 5 سال ملوان کشتی بود. کسانی که در کودکی درد و تلاطم زیادی داشته اند داستان های بزرگی می نویسند. دلیل عمده اینکه بیشتر داستان های ما درشت بافتند و شخصیت ها یکسان و ضعیفند، نبود تجربه زندگی است.

- در باب کمک به نویسندگان جوان، کتاب «تاملی دیگر در باب داستان» ترجمه محسن سلیمانی انتشارت سوره مهر، یکی هم «درسهایی در باره داستان نویسی» از همان مترجم و انتشارات است. دو جلد کتاب هم خود من در باره داستان نویسی دارم. این کتاب ها به مخاطب کمک می کند و ممکن است تامین کننده نیازهای آموزشی داستان نویسان باشد. خواندن نقد داستان ها هم بسیار مفید است. در مباحث نظری کتاب «رویکردها و نظر های ادبی» آقای زرشناس جزء کتاب های خوب و مرجع است. کتابی دیگر توسط من منتشر شده با نام «ادبیات داستانی ایران پس از انقلاب اسلامی». این کتاب هم درباره نحله ها و جریان های داستان نویسی بعد از نقلاب مفید است.


 

ایران فضایی از نگاه فضانورد اپوزیسیون

نوری زاده: گیرم سه تا سوسک و چهار تا مارمولک و 5 تا چیز[!] هم به فضا فرستادید؛ این چه چیزی را ثابت می کند؟ کجای فضا را تسخیر می کنید؟!!
//

هامون به نقل از جام:

"علیرضا نوری زاده" مهمان همیشگی رسانه دولتی آمریکا (voa) که علاقه دارد در مورد تمام اتفاقات دنیا نظرات کارشناسانه بدهد، با حضور در برنامه "تفسیرخبر" جمعه 15اردیبهشت (May.04) تلاش کرد دستاوردهای علمی فناوری ایران را کوچک جلوه دهد.

او که به ارزش خودکفایی در زمینه دانش های نوین کاملا واقف است، سعی کرد با تمسخر پیشرفت های بی نظیر متخصصان ایرانی در عرصه های مختلف -به خصوص ورود جمهوری اسلامی به جمع کشورهای دارای توانمندی فضایی و هسته ای- آن ها را مورد خدشه قرار دهد.

نوری زاده سخن خود را با قرائت خبری در مورد پیشرفت های جدید کشورمان در صنعت هوافضا آغاز کرد و گفت: «رئیس سازمان فضایی ایران از فرستادن موجود زنده به فضا طی سه ماه آینده خبر داده است. آیا واقعاً ایران نیازمند فرستادن موجود زنده به فضا است؟!!»
وی در ادامه با لحن خاصی مدعی شد: «گیرم سه تا سوسک و چهار تا مارمولک و 5 تا چیز[!] هم به فضا فرستادید؛ این چه چیزی را ثابت می کند؟ کجای فضا را تسخیر می کنید وقتی چهارهزارتا ماهواره صبح و شب شما را دارد می بیند؟»
نوری زاده که جملات فضایی[!] خود را با گزاره های قطعی علمی اشتباه گرفته بود، در خاتمه اینگونه نتیجه گرفت: «بنابراین بازی های اینچنینی به جای کمک به اقتصاد ملی، بدتر ضرر می زند؛ کمااینکه دیدیم غنی سازی 20 درصدی ضرر زیادی به اقتصاد ما زد و پولی که باید صرف تولید می شد، به هدر رفت...»!!!

 





:: بازدید از این مطلب : 231
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 ارديبهشت 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: