نوشته شده توسط : من

وزیر خارجه سابق اسرائیل؛ رهبر افتخاری جنبش سبز + عکس


قتلی که موسوی باید پاسخگو باشد

این خونها دامن فتنه گران را خواهد گرفت
موسوی ،کروبی و خاتمی که پی ریز توهم تقلب در افکار برخی هوادارانشان بودند امروز باید پاسخ این مادر را بدهند.

http://www.nedayeenghelab.com/images/docs/000030/n00030816-b.jpg شبهه ایجاد تقلب در انتخابات ۸۸ از آن دست موضوعاتی است که سران فتنه تاکنون از پاسخگویی به آن فرار کرده اند . توهم ایجادتقلب در انتخابات که برای اولین بار توسط موسوی قبل از شمارش آرای مردم مطرح شد در روزهای پس ازانتخابات موجی از ناامنی و حرکات ضد امنیتی در سطح شهر را سبب شد. ناامنی که موجبات ازبین رفتن برخی افراد را سبب شد.
یکی از افرادی که این روزها به بهانه سالگرد تولدش در رسانه های ضد انقلاب سروصدایی به پا کرده جوانی به نام اشکان سهرابی است که بر اثرتوهم تقلب که در ذهنش بنابر سخنان موسوی و امثالهم شکل گرفته بود در روز ۳۰ خرداد در سالروز حرکت مسلحانه منافقین به خیابان رفت. روزی که با آتش افروزی اصحاب ثقیفه(مجمع روحانیون مبارز)و کشاندن مردم به خیابنها شکل گرفت و گروهی از منافقین که در این روز دست به اسلحه بردند و دست به کشته سازی جهت استفاده های آتی! زدند. افرادی که در این روزها جانشان را ازدست دادند در اصل جانشان فدای دروغ گویی و قدرت طلبی سران فتنه شد و این افراد باید پاسخگوی خون کشته شدگان باشند.
مروری بر گفته های مادر اشکان سهرابی نشان می دهد که توهم تقلبی که موسوی ایجاد کرد چگونه جان شیرین یک نفر را می گیرد:"....با هم حرف زدیم و من خیلی نصیحتش کردم که نرود. همه جا خیلی شلوغ بود. گفتم اشکان تو را به خدا کاری نکنی که پشیمانی به بار بیاید. سی ام خرداد بود و فضا سنگین. حس خوبی نداشتم. گفتم اشکان امروز را نرو، مطمئنم که امروز شلوغ می شود. گفت مامان! من نروم آن یکی هم نرود اون یکی هم باز نرود. چه کسی پس باید برود؟ پس رای ما چه می شود؟ چه کسی باید جواب رای ما را بدهد؟ ...."
این گفته ها نشان از چه چیز دارد؟ موسوی ،کروبی و خاتمی که پی ریز توهم تقلب در افکار برخی هوادارانشان بودند امروز باید پاسخ این مادر را بدهند.
وضعیتی که امروز ۲تن از سران فتنه در آن قرار دارند تنها بخش بسیار کوچکی از عقوبتی است که مردم برای آنها در نظر گرفته اند و خواستار اجرای آن توسط دستگاه محترم قضایی هستند.امروز این ۳تن (که یک نفرشان تاکنون توانسته به لطایف الحیلی خود را از موسوی و کروبی جدا کند!)باید پاسخگوی خونهای ریخته شده از هر دو طرف باشند. خونهایی که منافقین مسلح حامی موسوی ، کروبی و خاتمی به بهانه هواداری از فتنه گران به کف خیابانها ریختند. این خونها به زودی دامن فتنه گران را خواهد گرفت ،هرچند که این خونها هم اکنون نیز گریبان آنها را گرفته و رفتن آبروی نداشته شان نزد ملت انقلابی تنها گوشه ای از نتایج این خون ریزیهاست. 


صبح امروز در آستانه دهه مبارک فجر صورت گرفت


 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا(س) حضور یافتند.

خبرگزاری فارس: حضور رهبر معظم انقلاب در مرقد ‌امام راحل و ‌‌بهشت زهرا(س)

پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه‌ای، در آستانه ایام الله دهه مبارک فجر رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا(س) حضور یافتند.

+ نوشته شده در  سه شنبه یازدهم بهمن 1390ساعت 23:49  توسط آزاد  |  نظر بدهید

نماز جمعه اين هفته تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اقامه مي‌شود

همزمان با ايام‌الله دهه فجر همزمان با ايام‌الله دهه فجر و سي و سومين سالگرد پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي نماز جمعه اين هفته تهران به امامت رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي اقامه مي‌شود. همزمان با ايام‌الله دهه فجر و سي و سومين سالگرد پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي، نماز جمعه اين هفته تهران به امامت رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي اقامه مي‌شود. 

بیداری اسلامی نتیجه تلاش امام خمینی و امام خامنه‌ای است


 

نخستین همایش بین‌المللی "جوانان و بیداری اسلامی" روز گذشته در مرکز همایش‌های بین‌المللی برج میلاد برگزار شد. در این اجلاس 1129 نفر از کشورهای مختلف اسلامی و غیر اسلامی (اقلیت های اسلامی) و همچنین 170 نفر از فعالان دانشگاهی و حوزوی ایرانی حضور به عمل رساندند. خبرنگار  با حضور در این اجلاس با بسیاری از نمایندگان کشورهای شرکت کننده به گفت و گو نشسته است.


 

نقش محوری جمهوری اسلامی و به خصوص انقلاب اسلامی در 3 دهه گذشته را چگونه ارزیابی می کنید؟

انقلاب اسلامی در 30 سال گذشته و آغاز آن، موجب شد که موجی در جهان اسلام ایجاد شود، و تاثیرات خود را در طول این 30 سال به جای گذاشت و ما بیداری اسلامی فعلی را نتیجه تلاش امام راحل و امام خامنه ای می دانیم که موجب یک حرکت در میان جوانان کشورهای اسلامی شدند.

 بسیاری از غربی ها، جمهوری اسلامی را به شیعه گری و تلاش در جهت تحقق حقوق شیعه می دانند، پاسخ شما به این اتهام ناروا چیست؟

کافی است که به فرمایشات امام خمینی و امام خامنه ای رجوع کرد تا دید که هدف جمهوری اسلامی بحث شیعه گرایی نیست بلکه بحث از اسلام گرایی است. با تحقق پروژه اسلامی است که در جهان اسلام، قوت و مودت و همکاری و هم سویی ایجاد می شود.

بولتن نیوز: به نظر شما مهم ترین آسیبی که بیداری اسلامی را در تمام جغرافیای آن تهدید می کند چیست؟ اختلاف بین شیعه و سنی و یا فقدان رهبری واحد؟

آسیب های متعددی بیداری اسلامی را تهدید می کند اما خطرناک ترین آن دور زدن بیداری اسلامی توسط کشورهای استکباری است و اینکه بدین وسیله حرکت های بیداری اسلامی را محدود نمایند و در این راستا ترفندهای متعددی دارند که یکی از این ترفندها به وجود آوردن فتنه قوم گرایی و طائفه گرایی است.

بولتن نیوز: به نظر شما امام خامنه ای به خوبی توانستند جای امام راحل را پر کنند؟

الحمدلله ایشان با فرمایشات عمیق و رهبری حکیمانه خود توانستند رهبری و هدایت متمایزی در جمهوری اسلامی و جهان اسلام داشته باشتند. ایشان نظراتی ژرف و عمیق و طرح هایی مهمی را برای جمهوری اسلامی و جهان اسلام عرضه داشته اند. 


ربع پهلوی و ادعای ارتباظ با جنبش سبز

 

 آقا رضا ربع پهلوي: من با جنبش سبز در تماس هستم (خبر ويژه)

رضا ربع پهلوي گفت: من در اين دو سال با خيلي از نمايندگان جنبش سبز تماس داشتم.
وي در گفت وگو با صداي آمريكا اشاره اي به هويت افراد ياد شده نكرد اما گزارش ها حاكي است كساني چون اردشير اميرارجمند و سازگارا زد و بندهاي ويژه اي با سلطنت طلبان پيدا كرده اند. ربع پهلوي مي گويد با اين طيف ها درباره سكولاريسم به نتيجه رسيده است. شاهزاده ناكام پهلوي همچنين مي گويد نظام پادشاهي را به جمهوري ترجيح مي دهد(!)
در حالي كه برخي سران نظامي رژيم شاه پس از فرار از كشور، با رژيم صدام ارتباط گرفتند، ربع پهلوي ادعا كرده است: من وطن پرستم حتي داوطلب شدم عليه صدام و قواي متجاوز بجنگم(!)
 

خنده بازار و مرده باد مخالف من!

در حالی که تمامی آمارهای رسمی و غیر رسمی از کاهش معنادارِ مخاطبین سریال های تلویزیونی و نارضایتی جدی نخبگان و دیگر بینندگان تلویزیون از محتوای آنها (علی الخصوص سریال های ماه رمضانی سیما) حکایت می کرد، معاونت سیما ترجیح داد با برگزاری جلسات متعدد «خود تشکری» امید منتقدان و مخاطبان برای هر گونه «خود ارزیابی» عالمانه را در نطفه خفه کند. مدیران شبکه های سیما نیز، پس از انتقادات و نارضایتی های گسترده از سریال های ماه رمضان در اقدامی کم سابقه، بیانیه ای تبلیغاتی و پرطمطراق صادر کردند که محتوای کلی اش این بود: «مخاطبان محترم! پیام سریال های ما «امید»، «آگاهی» و«اخلاق» بود! محدثه پیرهادی: تمام افراد، چهره ها و گروه های متفاوت منتقد تلویزیون، اکنون در یک دیدگاه مشترکند: «در تلویزیون گوشی برای شنیدن انتقادها و اراده ای برای بهبود اوضاع وجود ندارد.» مدیران تلویزیون، از سطح مدیران ارشد تا مدیران شبکه ها و گروه ها همگی متفق القولند که از هیچ انتقاد بنیادین و به دردبخوری نباید استقبال کرد؛ یا باید منتقدین را ساکت کرد و یا با تکنیک های مختلف آنان را به جبهه ی مدافعان تلویزیون و یا ساکتین در برابر آن ملحق کرد. و اگر این هر دو جواب نداد راه سوم، نادیده گرفتن منتقدان و انتقاد های آنان است. این منش، البته در سال های اخیر پیشرفت های قابل توجهی نیز داشته است. اوج این ترقی را می توان در نحوه ی مواجهه ی معاونت سیما با عدم استقبالِ مخاطبین از اکثرِ سریال های تلویزیونیِ سال 90 دانست؛ در حالی که تمامی آمارهای رسمی و غیر رسمی از کاهش معنادارِ مخاطبین سریال های تلویزیونی و نارضایتی جدی نخبگان و دیگر بینندگان تلویزیون از محتوای آنها (علی الخصوص سریال های ماه رمضانی سیما) حکایت می کرد، معاونت سیما ترجیح داد با برگزاری جلسات متعدد «خود تشکری» امید منتقدان و مخاطبان برای هر گونه «خود ارزیابی» عالمانه را در نطفه خفه کند. مدیران شبکه های سیما نیز، پس از انتقادات و نارضایتی های گسترده از سریال های ماه رمضان در اقدامی کم سابقه، بیانیه ای تبلیغاتی و پرطمطراق صادر کردند که محتوای کلی اش این بود: «مخاطبان محترم! پیام سریال های ما «امید»، «آگاهی» و«اخلاق» بود! لطفا سریال های ما را دقیق ببینید و همان پیام هایی را از آنها دریافت کنید که ما نیت کرده ایم!!» این بیانیه ها و رفتارهای تبلیغاتی نشان داد تصور مدیران تلویزیون از سازمان متبوع شان در حدّ و قواره ی یک بنگاه سیاسی است که می توان آن را با بخشنامه و آیین نامه اداره و هدایت کرد! با پذیرش این چارچوب تحلیلی، از پخش مجدد «خنده بازار» نباید تعجب کرد! خنده بازاری که در دوره ی اول پخش، با انتقادات و اعتراضات گسترده و دامنه داری مواجه شد، بدون این که شایسته ی حمایت باشد بارها و بارها از سوی مدیر شبکه سوم و معاونت سیما مورد تفقد وحمایت ویژه قرار گرفت. عوامل تولید برنامه که هفته های متوالی مهمان برنامه ی زنده ی «نیمروز» شبکه سوم سیما بودند، بارها و با زبان های مختلف از مدیران ارشد تلویزیون به پاس حمایت های بی دریغ شان تشکر کردند و اعلام کردند اگر این حمایت های آشکار و نهان نبود برنامه شان خیلی زودتر از این حرف ها به تعطیلی کشانده می شد. این حمایت های بی دریغ مدیران، البته منحصر به عوامل تولیدی برنامه نماند. دکتر دارابی در جلسه ی تقدیر از «خنده بازاری ها»، از فریدون جیرانی و عادل فردوسی پور (مجریان محبوب مدیر شبکه سه) نیز به دلیل عدم ابراز ناراحتی از «مسخره شدن»، با سکه و لوح تقدیر تشکر کرد تا به همه اثبات کند خیلی بیشتر از آن چه تصور می شود هوای «خنده بازار» را دارد. دکتر دارابی یقینا هیچ گاه جواب این سوال را نخواهد داد که تلخی، سیاهی، مصیبت و بلایای عظیم متنوع که در سریال های تلویزیونی بر سر مخاطب آوار می شود و دقایقی سرشار از دلهره و اضطراب را برای وی رقم می زند، چگونه با لودگی، «ادا درآوردن» و مسخره کردن افراد (در یک برنامه ی اصطلاحا طنز) از ذهن و روح مخاطبین پاک می شود؟! هم چنین هیچ گاه برای این پرسش پاسخی نخواهد داشت که بر اساس کدام معیارها، مجموعه ای مانند «خنده بازار» شایستگی تقدیر، توجه و حمایت ویژه ی مدیریتی را یافته است و ناخودآگاه (یا خودآگاه!) به عنوان تراز و معیار مجموعه ی طنز به مخاطبان و برنامه سازان تلویزیونی ارائه می گردد؟! اگر معیار عمل مدیران سازمان صدا و سیما، راهبرد های رهبری است و اگر در برابر انتقادها و اعتراض ها به عملکرد این سازمان رسانه ای، پشت انتصاب ریاست این سازمان به رهبری پنهان می شوند، چرا نشانه ای از توجه به رهنمود های روشن رهبر معظم انقلاب پیرامون رسانه، در عملکرد مدیریتی مدیران و خروجی محتوایی تلویزیون دیده نمی شود؟ ((يكى از مقوله‏هاى بسيار مهم و يقيناً يكى از ضرورتهاى جامعه، لبخند است. لبخند يكى از نيازهاى زندگى انسان است. زندگىِ بى‏شادى و بى‏لبخند، زندگى دوزخى است. زندگى بهشتى، زندگى با لبخند است. حضرت على فرمود: «المؤمن بشره فى وجهه و حزنه فى قلبه»؛ اگر غصه‏يى داريد، بايد در دلتان نگه داريد؛ مؤمن اين‏طورى است. لبخند و شادى مؤمن در چهره‏ى اوست. اصلاً چهره‏ها بايد شاد باشد. اگر با چهره‏ى خودتان مى‏توانيد به جامعه شادى بدهيد، بايد اين كار را بكنيد. شادى لازم است و بايد آن را براى مردم تأمين كرد؛ منتها اين كار برنامه‏ريزى مى‏خواهد. البته شماها برنامه‏ريزى كرده‏ايد. اين مواردى كه من مى‏گويم «بايد»، معنايش اين نيست كه شما نكرده‏ايد. شما كارهاى زياد و خوبى كرده‏ايد و من مى‏خواهم بر ادامه‏ى آنها تأكيد كنم. مراقب باشيد شادى در مردم با لودگى و ابتذال و بى‏بندوبارى همراه نشود؛ از اين طريق به مردم شادى داده نشود. همه‏جور مى‏شود به مردم شادى داد؛ از نوع صحيح آن شادى داده شود. گاهى اوقات يك لطيفه يا يك تعبيرِ بجا مخاطب را شاد و خوشحال مى‏كند؛ گاهى هم ممكن است يك آدم لوده با ده جور ادا درآوردن، نتواند آن‏طور شادى را ايجاد كند. شادى كردن و شادى دادن به مردم، به‏معناى لودگى نيست. يكى از آقايانى كه در صدا و سيما گاهى صحبت مى‏كند و مصاحبه‏هاى خوب و صحبتهاى خوبى دارد - من گاهى گوش كرده‏ام - اصلاً شوخى نمى‏كند؛ اما تعبيرات و كيفيت بيانش طورى است كه انسان گاهى بى‏اختيار لبخند به لب مى‏آورد؛ اين‏طور خوب است. طنز فاخر و برجسته، يكى از هنرهاست. طنز، هنر خيلى بزرگى است. بنده با مرحوم صابرى شوخى مى‏كردم و مى‏گفتم «طنازها!» طنازهاى واقعى را تقويت كنيد، پرورش دهيد و كمك كنيد تا طنز بياورند. طنز، يعنى مطلب مهمِ جدى كه با زبان شوخى بيان مى‏شود؛ محتوا و معنايى در آن هست، منتها به زبان شوخی.)) ( بیانات رهبر انقلاب در دیدار رییس و مدیران سازمان صدا وسیما-89/09/11 ) 

گلشيفته، دختري كه نشان داد اپوزيسيون لخت است

 

همه‌ي اقدامات مثلا مبارزه‌جويانه‌ي اپوزسيون، خلاصه شده يا به فحش و بد و بيراه گفتن به انقلاب اسلامي و مسئولين آن، يا شركت در سمينارها و كنفرانس‌هاي ضد ايراني و ضد اسلامي و براي يكديگر كف و هورا كشيدن، يا برداشتن روسري از سر و برهنه و لخت شدن، و يا منتظر...

احتمالا همه‌ي شما ماجراي آن پادشاه جاه‌طلب اما ساده و خياط فقير اما زيرك را شنيده‌ايد. خياط با اين بهانه كه براي اعلي‌حضرت لباسي خواهم دوخت كه تا به حال كسي مانند آن را نديده باشد، ‌حسابي سر پادشاه را كلاه گذاشت و دستمزد خوبي به جيب زد. بعد هم گفت پارچه‌ي اين لباس آن‌قدر لطيف و نازك است كه با چشم قابل ديدن نيست و پادشاه بيچاره را مُجاب كرد تا براي نشان دادن لباس جديدش به مردم، لخت و عور ميان مردم برود.

پادشاه ساده‌لوح هم كه غرق در سرور و غرور بود به ميان مردم رفت و به جمعيتي كه از تعجب، هاج و واج به او خيره شده بودند نگاه مي‌كرد و تصور مي‌كرد كه حتما همه‌ي مردم دارند به لباس او غبطه مي‌خورند. در نهايت پسر بچه‌اي كه بي خبر از عالم بود با ديدن پادشاه لخت، زد زير خنده و فرياد ‌زد: پادشاه لخت است... پادشاه لباسي نپوشيده... پادشاه لخت است...

حكايت آن پادشاه بيچاره و پسركي كه لخت بودن او را فرياد زد، چيزي شبيه حكايت اين روزهاي اپوزيسيون و دختركي چون گلشيفته فراهاني است. اگر چه گلشيفته اولين كسي نبود كه دست به عملي اين چنين وقيح زد اما او بار ديگر با عمل اخير خودش به همه‌ي جهان ثابت كرد كه اپوزيسيون ايران لخت است. برهنگي گلشيفته در حقيقت لباس از بدن و بدنه‌ي اپوزيسيون خارج‌نشين در آورد و نشان داد كه اپوزيسيون‌ بيش از آن‌كه فكرش را مي‌كرديم لخت و عور است.



برهنه شدن گلشيفته ثابت كرد كه منتهي آمال همه‌ي آن‌هايي كه در خارج از ايران به سر برده و پز اپوزيسيون و قمپزيسيون و مبارزه عليه جمهوري اسلامي سر مي‌دهند چيزي جز ابتذال و حرف مفت زدن و رويگرداني از هويت خود نيست. اگر قبول نداريد نگاهي كنيد به عملكرد اپوزيسيون و ضد انقلاب در طول اين سه دهه از عمر انقلاب. واقعا چه كار مفيدي تا به حال از اين جماعت ديده‌ايد؟ چه اقدام در خور تحسيني اين جماعت انجام داده‌اند؟

همه‌ي اقدامات مثلا مبارزه‌جويانه‌ي اپوزسيون، خلاصه شده يا به فحش و بد و بيراه گفتن به انقلاب اسلامي و مسئولين آن، يا شركت در سمينارها و كنفرانس‌هاي ضد ايراني و ضد اسلامي و براي يكديگر كف و هورا كشيدن، يا برداشتن روسري از سر و برهنه و لخت شدن، و يا منتظر فرصتي نشستن تا شخصي داخل ايران حرفي بزند و فورا بخشي از آن را تقطيع كرده و در جهت منافع خود استفاده كنند. خيلي كه هنر كردند فتنه‌ي 78 و 88 را طراحي كردند كه آن هم باز بر ضرر خودشان تمام شد. جز اين آيا كاري ديگري از آن‌ها سراغ داريد؟!

اپوزيسيون ايران بيش از آن‌چه تصورش را مي‌كنيد بيچاره و مفلس و سر در گم است. نه تاكتيك و استراتژي مشخصي دارد و نه نيرو مادي و معنوي كافي. البته يك استراتژي ثابت دارد. و آن ‌هم اين‌كه: «هر تصميمي كه جمهوري اسلامي گرفت، شما عكس آن تصميم صحبت كنيد». اگر جمهوري اسلامي گفت الان روز است - و واقعا هم روز بود- بگوييد جمهوري اسلامي اشتباه مي‌كند، الان شب است. باور كنيد همه‌ي استراتژي اپوزيسيون همين است. «مخالفت با جمهوري اسلامي به هر قيمتي». حتي به قيمت زير پا گذاشتن اصول پوشالي خود. في‌المثل نگاه كنيد به اعمال و اظهار نظرهاي اين پيرزنك فرتوت مثلا حقوق بشري، شيرين عبادي. جايزه‌ي «صلح» نوبل را گرفته (حالا بماند كه چرا و چگونه) و بعد از «تحريم» و «حمله‌ي نظامي» عليه ايران حمايت مي‌كند. جايزه‌ي صلح كجا و حمله‌ي نظامي كجا؟ اصلا با هم جور در مي‌آيند؟!

مابقي اپوزيسيون هم بايّ نحو كان. و اين البته يكي از وجوه مظلوميت انقلاب اسلامي است كه از نعمت داشتن مخالفاني قَدَر و قدرتمند هم محروم است. آخر مخالف و حريف قدرتمند داشتن، خود عامل پيشرفت و تعالي بيشتر است. چرا كه با انتقادات و مخالفت‌هاي علمي و منطقي خود موجب تحرك و سعي و تلاش بيشتر و مضاعف مي‌شود. اما متأسفانه انقلاب اسلامي از اين هم محروم است. اپوزيسيون انقلاب اسلامي را «لخت»‌ها تشكيل مي‌دهند.

آري، گلشيفته لخت شد چون اپوزيسيون لخت بود. چون اپوزيسيون هدف ديگري ندارد جز برهنه شدن. برهنگي بدني، برهنگي فرهنگي، برهنگي سياسي و برهنگي فكري- عقلاني. و برهنگي پيامدي ندارد جز مأيوس شدن و نااميدي و سر در گمي. بنابراين اگر تا چند وقت ديگر شنيديد فلان شخص اپوزيسيون دست به خودكشي زد هم اصلا تعجب نكنيد. كه اپوزيسيون آن زماني خودكشي كرد كه به هويت خود پشت كرد و به خارج پناهنده شد. 
 

حاشیه‌ دیدار جوانان انقلابی با رهبر انقلاب

دیدار پرشور صبح امروز اعضای شرکت کننده اجلاس جهانی جوانان و بیداری اسلامی با حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب حاشیه‌های دیدنی و مثال زدنی داشت.

به گزارش مهر روز دهم بهمن هزار و سیصد نود، نقطه عطفی بر نقش آفرینی جوانان مسلمان، فرهیخته و انقلابی در سراسر دنیاست و صدور انقلاب اسلامی ایران، به گوش زنگار بسته دیکتاتورها، مستکبران و سرسپردگان رسیده و اکنون دق‌الباب می‌کند.

ملت های مسلمان غیرتمندانه پای در رکاب رهوار عزت و کرامت انسانی نهاده‌اند و جوانان پرشور و انقلابی از کشورهای تحت ستم و از خلال ملت‌های عدالت طلب دنیا با تکیه بر روح خود باوری و همت پولادین از کشورهای تحت ستم و از خلال ملت های عدالت طلب دنیا با تکیه بر روح خود باوری و همت پولادین خود، ندای آزادی خواهی و استقلال‌طلبی را سر داده‌اند و امروز همان روزی است که در قلوب آزادی خواهان عالم نسیم بیداری اسلامی وزیده و جوانان هدایت گر و با ایمان در محضر ولی امر مسلمین و رهبر هدایت آموز جهان اسلام حاضر شده‌اند تا در راه پرالتهاب و امید بخش خود ارشادات علمدار هدایت و ولایت را سرلوحه جهاد و مبارزه با استکبار جهانی قرار دهند.

وارد حسینیه می‌شوم، رزمندگان جبهه ضد استکبار، حمایل بسته و در صف مقدم پیکار ایستاده‌اند. جمع کثیری از جوانان مسلمان در حالی که حرارت و شوق وصف ناپذیرشان را با تبسمی آذین بسته اند و حلاوت نگاهشان را نثارت می‌کنند، در انتظار مقتدای خویش نشسته‌اند و طلیعه بدر انقلاب را انتظار می‌کشند. آن وقت است که احساس می‌کنی آشناتر از هر کس و برادرتر از همیشه جمع مشتاق آنان را به نظاره نشسته‌ای. انگار سینه‌های مالامال از شوق همرزمان جوان انقلابی وجودت را روح تازه می‌بخشند. سیمای شاداب و پر نشاط آنها یاس را از دل هر بیننده ای بیرون و امید به آینده را خلق می کنند.

امروز بیش از یکسال از خیزش مردمی در تونس می گذرد و موج بیداری اسلامی شتابان از تونس به مصر، لیبی و یمن سرایت کرد و "الشعب یرید اسقاط النظام" شعار محوری مردم در همه کشورهای انقلابی است.

۱۲۰۰ تن از جوانان ۷۳ کشور و از پنج قاره دنیا در تهران و حسینیه امام گرد آمده اند تا چشم انداز موج بیداری اسلامی را از زبان رهبر جهان اسلام بشنوند.

امروز نگاه غرب به سرکردگی آمریکا و عملگی رژیم های مرتجع عرب، حسینیه امام(ره) را رصد می کند و می داند که ملتهای مسلمان و روح پاک جوانان در اوج اقتدار و خودباوری با تکیه بر تجربیات نظام اسلامی ایران حلقه وصل را در تهران و در بیانات روشنگرانه آقا یافته اند.

حسینیه امام خمینی آغوش گشوده است تا جوانانی که از خط قرمز آمریکاو استکبار گذشته و پیروزمندانه صحنه پیکار با بتهای پوشالی استکبار را در نوردیده اند در قرارگاه بدر و برای برپایی خیبری دیگر پیمان حلف الفضول را احیا نموده و قافله سالار هدایت و زعامت، رمز عملیات جبهه توحید را در گوش جانشان زمزمه کند.

بیدارگری وجه تشابه همه آنهاست و خط روشن ولایت قدمگاه نخستین آنان را ترسیم می کند. حجم تحولات دنیای اسلام آنان را بر آن داشته است تا ایران اسلامی و حسینیه امام خمینی را میعادگاه اندیشه ها و افکارشان با اهداف بلند امام شهدا بدانند و ندای کشتی بان اسلام ناب را لبیک بگویند.

حلاوت حضورشان در دلم نشسته است و می دانم که تا دقایقی دیگر شوق انگیزترین لحظات در قاب چشمان منتظر آنان حلقه های اشک را می آفریند.

همهمه ای در فضای حسینیه برپاست. زبانهای مختلف. سیاه و رنگین و سفید پوست . متحد و یکپارچه زبان قرآن را برای شعارهای خود برگزیده اند و با زبان عربی شعارهایی را سر می دهند.

درخشش آیه مبارکه "و انتم الاعلون ان کنتم مومنین" که با خط زیبایی خودنمایی می کند بیانگر درستی راه و هدف امت اسلامی است.

انگار آمده اند تا در پای درس استاد به دنیا اغوا غرب بیاموزند که انقلابهای ملتهای مسلمان ، انقلاب نان و ... نیست. انقلاب اندیشه و هدف است و پایه های لرزان حکومت های مرتجع و خود فروخته دیکتاتورهای عربی را نشانه رفته است.

در بین شخصیت های حاضر، ابراهیم جعفری و عمار حکیم از عراق را به خوبی می شناسم. برخی از اندیشمندان حوزه فرهنگ نیز در جلسه حضور دارند و دست به قلم شده و مطالبی را یادداشت می کنند.

مجری پشت تریبون می رود و حاضران را به رعایت نظم دعوت می کند.

آقا، در میان احساسات پرحرارت جوانان انقلابی وارد می شوند و رو در روی حاضران به ابراز احساسات آنان پاسخ می دهند. لحظات پرشوری است. جوانی ۲۵ ساله که از لبنان آمده ، نزدیک من نشسته و به شدت گریه می کند. طوری که دیگران را هم به گریه درآورده.

شعارهای" کلا! کلا! اسرائیل" و "کلا! کلا! آمریکا"، فضا را پر کرده و صدای یکی از حاضران که در ردیف اول نشسته است به گوش می رسد. با زبان عربی عباراتی را به کار می برد و آقا را مخاطب قرار داده و در نطق آتشین خود پایبندی جوانان انقلابی را به ارزشهای اسلامی یادآور می شود و شعار "هیهات منا الذله" او جمعیت را دوباره به وجد می آورد.

جوانان انقلابی دست نوشته های خود را که بر روی تکه های کاغذ نوشته اند روی دست گرفته و کوبنده شعار می دهند. شعار الله اکبر و لا اله الاالله. و لبیک یا خامنه ای ما همه سرباز توایم خامنه ای، بر فراز دستان آنها و با مشتهای گره کرده به حرکت درآمده و انگار برای موج احساسات آنان پایانی نیست.

آقا روی صندلی نشسته اند.

قاری شروع می کند (............ و توکل علی الله و کفا بالله وکیلا) صدای دلنشین قرآن و قرائت زیبای او حال و هوای جلسه را عوض می کند. حضار که پیام آیه را به خوبی درک کرده اند. قاری را تشویق می کنند و او با فراز و فرودهای جذاب خود حلاوت کلام وحی را در دلهای مشتاقان می نشاند.

گروه همخوانی رسالات از لبنان شروع می کند (هل من ناصر فدایی. لبیک . خامنه‌ای) جمع حاضر با آنان همصدا می شود و با این شعار بیعت خود را ابراز می کنند. مسئول گروه از سوی رزمندگان مقاومت لبنان و سید حسن نصرالله سلامی را به محضر ولی امر مسلمین جهان ابلاغ می کند و نام سید حسن نصرالله صلوات قراء حضار را به همراه دارد.

دکتر ولایتی پشت تریبون حاضر می شود و خلاصه ای از فعالیت های همایش جوانان و بیداری اسلامی را در ۶ محور بیان می کند. او همایش جوانان و بیداری اسلامی را فرصتی برای اتحاد و همدلی امت اسلامی و محوری ترین موضوعات را موضوع فلسطین می داند.

جمعی از نمایندگان جوانان بیدار و بصیر امت اسلامی از تونس و مصر و لیبی و ... مطالبی را در محضر آقا عنوان می کنند.

تعبیر سخنرانی که از مصر آمده بود برایم جالب بود. او در خلال سخنانش به فتح مکه اشاره کرد و پخش صدای اذان در هنگام سقوط نامبارک را با صدای بلال در هنگام فتح مکه قیاس می کند و به این وسیله اسلام خواهی مردم مصر را یادآور می شود.

در سخنان احساسی و پرشور و اشعار احمد حسن از بحرین که با جمله (السلام علیک یابن رسول الله ، روحی فداک) آمیخته است اشک همه را در می آورد.

و آخرین سخنران دختر عماد مغنیه شهید مجاهد مقاومت لبنان است. حضور فاطمه مغنیه پشت تریبون فضا را آنچنان تحت تاثر قرار می دهد که تقریبا اکثر حضار گریه می کنند. بغض راه گلوی مرا هم گرفته است. شعارهای پی در پی حضار قوت قلبی است برای فاطمه تا در محضر ولی امر مسلمین رشادتهای پدرش را بازگو کند. در خلال صحبتهای فاطمه، نام سید حسن نصرالله برده می شود و حضار کوبنده شعار می دهند (لبیک یا نصرالله. لبیک یا نصرالله) او خطاب به آقا می گوید (انا بنتکم فاطمه بنت شهید عماد مغنیه.....). من دختر شما فاطمه دختر شهید عماد مغنیه هستم و ادامه می دهد، که پیروزی انقلاب اسلامی سرآغاز بیداری اسلامی است.

صدای غران تکبیر و شعارهای کوبنده حاضران هر از گاهی طنین انداز می شود.

آقا جوانان انقلابی را حاملان بشارتهای بزرگ نامید و فرمود هر کدام از شما حامل یک بشارت بزرگ برای ملتها هستید.

آقا بیداری را شاخص جوانان مسلمان و غیور و بلند همت جهان اسلام معرفی کردند و فرمودند دوران جدیدی در همه عالم آغاز شده و بشریت از مکاتب و ایدئولوژی های مادی عبور کرده است. رهبر عزیز انقلاب لیبرال دموکراسی غربی و مارکسیسم و ناسیونالیست ها ی سکولار را فاقد جاذبه دانستند و گفتند . امروز میان امت اسلامی بیشترین جاذبه متعلق به اسلام، قرآن و مکتب وحی است که خدای متعال وعده داده است.

ایشان قیام بر علیه دیکتاتورهای منطقه را مقدمه قیام بر علیه دیکتاتوری جهانی و بین المللی و شبکه فاسد صهیونیستی و آمریکای مستکبر دانستند و جوانان را به وعده نصرت الهی توجه دادند.

آقا خطاب به جوانان فرمودند: آینده متعلق به شماست و این کاری که انجام گرفته کار بزرگی است ولی این آغاز راه است و ..

مراسم رو به پایان است. آقا مهیای رفتن می شوند. آقا لحظاتی ایستادند و احساسات پرشور حاضران را پاسخ می دهند. چشمان مشتاق حاضران آقا را بدرقه می کند. اما آقا برای لحظاتی به سمت جمعیت آمدند. حلقه ای از جوانان ایشان را احاطه کرده است و موج جمعیت طوری است که حفاظت از آقا مشکل شده. چند نفری که جلوتر بودند فرصت را غنیمت دانسته و چفیه های خود را متبرک می کنند. یک نفر هم چفیه آقا را برداشت. تبسم از لبان آقا برداشته نمی شود. انگار همه وجودش از محبت جوانان انقلابی امت اسلام موج می زند.

یاد جمله ای افتادم که ایشان در پاسخ فرزند شهید احمدی روشن فرمودند (القلب یهدی الی القلب) و دانستم که جوانان نیز دلهایشان مالامال محبت آقاست.

آقا رفتند: جمعیت که از ملاقات مولای خویش سیر نشده‌اند هنوز حضور دارند. جوانی که از کشور مالی به این ملاقات آمده بود دست و پاشکسته عربی و فارسی را به هم آمیخته بود و با فریاد بلند می گفت (لبیک یا خامنه ای). دیگران هم دورش جمع شده بودند و اقامه نماز ظهر در حسینیه. 


دوغ (گفت و شنود)



گفت: يك سايت وابسته به رضا ربع پهلوي به مردم ايران پيشنهاد كرده است كه «تا مي توانيد ريال هاي خود را به سكه و دلار تبديل كنيد و تا مي توانيد مواد غذايي بخريد و انبار كنيد»!
گفتم: حيوون زبون بسته، عجب خل و چليه؟!
گفت: اتفاقا يكي از كاربران فيس بوك خطاب به ربع پهلوي نوشته «مرتيكه...(براي احترام به حيوان چهارپاي زحمتكش اين كلمه حذف شده است) مگه ما مثل تو و پدرت و پدربزرگت...(براي احترام به برخي از مشاغل زشت اين كلمه نيز حذف شده است) هستيم كه....
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو يك كاسه ماست ريخته بود توي اقيانوس و با قاشق آن را به هم مي زد. پرسيدند چه مي كني؟ گفت دارم دوغ درست مي كنم. گفتند؛ عقلت كجا رفته مگه ميشه؟! گفت فكرش رو بكن اگه بشه، چي ميشه؟!
 

 





:: بازدید از این مطلب : 346
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : چهار شنبه 12 بهمن 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: