محمد حسين زاده؛ ما به عرف
دیپلماتیک مرسوم بین کشورها کاری نداريم ولی می دانيم که شیعیان مظلوم عربستان چشم
امیدشان به ایران است.
امام جمعه یکی از شهرهای استان قطیف عربستان برایم
می گفت روز عید فطر، نماز عیدشان بسیار خلوت بوده، چون مردم همه در خانه پای
تلویزیون نشسته بودند تا خطبه های عید رهبر انقلاب را گوش دهند؛ می گفت سفر به
ایران برای آنها بسیار سخت و دشوار است و در دوره ای حتی مجازاتش زندان بوده
است.
سران عربستان در حق ایران و شیعه و حتی اهل سنت
هم کم ظلم نکرده اند، از تخریب قبور ائمه بقیع گرفته تا کشتار حجاج ایرانی در مکه!
حمایت از صدام در تجاوز به ایران تا پشتیبانی و حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ های
33 روزه و 22 روزه علیه شیعیان حزب الله و برادران اهل سنت حماس، ترویج اسلام خشونت
گرا در قالب وهابیت و القاعده و کشتار مردم در عراق و افغانستان و تکمیل پازل غرب
برای اسلام هراسی؛ این روزها هم در فصل بیداری اسلامی در منطقه حمایت از دیکتاتورها
و آخرین توطئه شان هم همکاری با آمریکا در نقشه اتهام زنی به ایران برای ترور سعودی
در واشنگتن.
سوال اینجاست که اگر سیاست ایران در این چند
سال گذشته مبتنی بر دیپلماسی عمومی بوده است، که به حق هم کار درستی است، یعنی
ارتباط با آحاد ملت های منطقه بجای ارتباط با سران دیکتاتور و خودفروخته آنها! که
نتیجه اش همین بس که در کشورهایی که انقلاب شد تمایلات ضد صهیونسیتی در کنار علاقه
به ایران موج می زند چه اصراری است که دولت جمهوری اسلامی به این شکل مرگ ولیعهد
سعودی را به پادشاه آن کشور که دست هر دوی آنها به خون بسیاری از مسلمانان آغشته
است تسليت بگوید؟
زمانی که رئیس جمهوری ایران در نامه ای رسمی
پادشاه ظالم عربستان را خادم الحرمين الشريفين می نامد؛
مردم مظلوم بحرین که توسط سربازان سعودی به خاک و
خون کشیده شده اند چه حالی پیدا می کنند؟
مردم تونس که دیکتاتور فراری شان در پشت آل سعود
مخفی شده است چه؟
مردم یمن که دیکتاتورشان مستقیما توسط آل خبیث سعود
پشتیبانی می شود چه؟
مردم سوریه که کشورشان توسط آل سعود تهدید شده
چه؟
مردم لبنان و سوریه که این روزها خبر دخالت مستقیم
عربستان در جریان ترور رفیق حریری و عماد مغنیه را در کنار پیام تسلیت ایران به
سعودی خائن می شنوند چه؟
مردم مصر که بعد از اشغال سفارت رژیم منحوس
صهیونیستی در مقابل سفارت خانه های آمریکا و سعودی تظاهرات کردند چه؟
مردم فلسطین که هنوز داغ جنگ 22 روزه که با حمایت
سعودی انجام شد، چه؟
مردم مظلوم عربستان که سال هاست در اختناق حاکمان
مستبد خود در رنج و محنت زندگی می کنند و حتی از عزاداری برای سالار شهیدان محروم
اند چه؟
و مردم ایران و خانواده شهدا که هنوز خاطره کشتار
حجاجشان را فراموش نکرده اند چه؟
چرا مرگ ولیعهد عربستان بايد برای ملت عربستان
جانگداز باشد؟ ملتی که هم اکنون نیز در شدیدترین اختناق حاکم هم به خیابان ها آمده
اند و فریاد آزادی خود را سر داده اند!
اینکه چه مصلحتی حکم کرده است چنین پیام تسلیتی
صادر شود جای خود دارد ولی آنچه مشخص است ملت های مظلوم منطقه که چشم امیدشان به
ایران اسلامی است از این چنین حرکاتی دلسرد و مایوس می شوند.
کاش می شد که دولت جمهوری اسلامی همان قدر که
اهتمام دارد وزیر خارجه اش، همتای بحرینی اش را در بغل بگیرد و به پادشاه عربستان
پیام تسلیت بدهد همان قدر هم در فکر رساندن پیام حمایت از مردم مظلوم آن دو کشور
به آنها باشد و در عرصه بین الملل از حقوق اولیه از دست رفته آنها دفاع کند.
همه
آنچه درباره دولت گفته شد می شود در مورد پیام تسلیت هاشمی رفسنجانی هم بايد گفت
ولی چون سالیانی است که ایشان پیام هایشان دیگر از موضع نظام نیست نقد پیام ایشان
محلی از اعراب ندارد؛ هر چند که عده ای معتقدند به دلیل ارتباطات حسنه هاشمی با آل
سعود نقش وی بعد از این در تعاملات ایران با عربستان پر رنگ تر می
شود.